در کرسی ترویجی بررسی شد؛

کاربست دانش بلاغت در اجتهاد فقهی

معاونت پژوهش مجتمع آموزش عالی زبان، ادبیات و فرهنگ شناسی سی و دومین کرسی ترویجی را با عنوان «کاربست دانش بلاغت در اجتهاد فقهی» برگزار کرد.

در این کرسی که با ارائه حجت‌الاسلام علیرضا بابایی، استاد همکار مجتمع زبان و فرهنگ و حضور ناقدین حجج اسلام عشایری و دکتر عصاری برگزار شد، ارائه دهنده در ابتدا به بیان اهداف برگزاری کرسی اشاره کرد و گفت: هدف این کرسی آن است که بتواند ارزیابی نماید که چه دانش‌هایی می‌تواند در رسیدن به غایت‌های فقهی یاری رسان باشند، مسئله‌ای که از گذشته در علم اصول مورد توجه بوده است و این کرسی به ‌دنبال اثبات کاربست دانش بلاغی در اجتهاد است.

وی در ادامه در راستای موضوع کرسی به ۵ دیدگاه اشاره کرد و اظهار داشت: در دیدگاه نخست همة شاخه‌های علم بلاغت اعم از بدیع، بلاغت و … به‌عنوان پیش نیازی برای اجتهاد هستند. افرادی همچون میرزای قمی و دیگران بر این نظر هستند. برخی دیگر از علما بر این نظر هستند که فقط دانش معانی و بیان در اجتهاد اثرگذار هستند.

ارائه دهنده نشست ادامه داد: از دیدگاه فاضل تونی، از آن‌جایی که مباحث اصولی هستند، پس هر سه دانش بلاغت، کمال بخشی دارند ولی ضرورت ندارند. از دیدگاه چهارم نیز دانش معانی، کمال بخش اجتهاد هستند و نه دیگر بخش‌های بلاغت. در دیدگاه پنجم، هیچ یک از گرایش‌های بلاغی در اجتهاد اثرگذار نیستند.

وی سپس به بررسی نظرات پرداخت و اظهار داشت: برخی بر این نظر هستند که اعتبارسنجی اجتهاد به بلاغت ارتباطی ندارد. مگر معصوم همواره در مقابل اشخاص بلیغ و صاحب سخن هستند؟ پس ضرورتی ندارد. البته باید توجه داشت که عنصر بلاغت، شناور است و مقتضای حال است. و در خطابات اهل بیت‌ (علیهم السلام) شاهد مخاطب شناسی هستیم.

حجت الاسلام بابایی خاطرنشان کرد: آنچه که فقیه برای اجتهاد نیاز دارد، در علم اصول بحث شده و نیازی به بلاغت ندارد.

در ادامه این کرسی ناقدان به نقد موضوع پرداختند و نکاتی را به این شرح بیان نمودند: علم بلاغت پیش نیاز اجتهاد است. اما اینکه در دانش بلاغت در فرایند اجتهاد فقهی تاثیر داشته باشید، محل بررسی و تامل است. فقیه باید این علوم را بداند و پیش نیاز هستند؛ اما در فرایند عملیات فقهی، این محل تامل و سوال است. بر همین اساس بسیاری از بزرگان و اعاظم، این مسئله را انکار کرده‌اند. بایستگی این ضرورت، یا منتفی و یا نادر است.

الوافیه فی علم الاصول، مدعی است که شرط و یا کمال بخش اجتهاد هستند. و بعد بیان می‌کنند که از نظر بسیاری از علما، علم معانی را یکی از این علوم می دانند. اما حاشیه نویسان وافیه معتقد می‌شوند که این نظر اکثر نیست و این نظر در کتاب الذریعه، ذکر نشده است. و بعد هم این شرطیت را انکار می‌کنند. بر این اساس بزرگان اجتهادی معتقدند که یا بلاغت دخالتی ندارد و یا بسیار کم است.

گفتنی است در پایان این کرسی نیز ارائه دهنده به نقد ناقدان پاسخ داد.