تبیین جایگاه عقل در مکتب اصولی و پاسخ به شبهات اخباریان

در چهارمین نشست از سلسله جلسات مدرسه «بررسی اندیشه‌های نواخباری‌گری»، حجت‌الاسلام دکتر مرتضی نوروزی در دومین جلسه از این سلسله نشست‌ها با عنوان «نقد و ارزیابی شبهات نواخباریون نسبت به مجتهدین»، به تبیین جایگاه عقل به عنوان «حجت باطنی» در فرآیند استنباط احکام شرعی پرداخت و شبهات جریان اخباری‌گری را بر اساس مبانی اصولی و روایات اهل‌بیت(علیهم السلام) پاسخ گفت.

وی در این نشست تأکید کرد که عقل در چارچوب «ملازمه» یکی از منابع معتبر استنباط است و روایات نافی عقل را ناظر به عقل استحسانی و قیاسی — و نه عقل برهانی — دانستند.

در ابتدای جلسه، حجت الاسلام و المسلمین دکتر نوروزی، ساختار جلسه را به دو بخش تقسیم نمود:

  • نیمه نخست: تبیین مباحث نظری و تکمیل محورهای مطرح‌شده در جلسه پیشین.
  • نیمه دوم: طرح پرسش‌ها و شبهات احتمالی مخاطبان درباره ارتباط برخی دیدگاه‌های نو اخباری‌گری با مباحث عقلی و پاسخ به آن‌ها.

استاد یادآور شد که در گفت‌وگوهای پیشین، برخی از طلاب و پژوهشگران نسبت به شبهات گروه‌هایی که به عقل و اجتهاد بی‌اعتنا هستند و حتی تقلید از مراجع را بی‌اساس می‌دانند، پرسش‌هایی مطرح کرده‌اند. بخش دوم جلسه به این شبهات اختصاص یافت.

۲. تبیین جایگاه عقل در مکتب اصولی

استاد در آغاز، دومین محور از مباحث نظری را با عنوان «حجیت عقل» مطرح کرد و افزود که در تقسیم‌بندی ملا محمدامین استرآبادی، اصولیان در مقابل اخباریان قرار دارند و معتقدند عقل در فرایند استنباط احکام، نقشی حجت‌مند دارد. سپس پرسید:

  • مراد ما از حجیت عقل چیست؟ در چه موضعی عقل حجت است و محدوده‌ی حجیت آن کجاست؟

برای پاسخ، وی سه نکته مقدماتی را طرح نمود:

الف) عدم درک مستقیم احکام شرعی توسط عقل

عقل، به صورت مستقیم و بدون واسطه، قادر به درک احکام شرعی نیست؛ زیرا احکام شرعی مجعولات شارع مقدس‌اند و هر مجعولی را باید از جاعل آن شناخت. همان‌گونه که ماهیت و غرض اختراع را از خود مخترع باید پرسید، در احکام نیز تنها راه، مراجعه به شارع است.

ب) عدم دسترسی مستقیم عقل به ملاکات احکام

همان‌گونه که اصل حکم شرعی به طور مستقیم در دسترس عقل نیست، ملاکات و مصالح و مفاسد احکام نیز برای عقل قابل درک مستقیم نیستند. مصالح احکام «توقیفی» هستند؛ یعنی باید از سوی شارع بیان شوند.

اگر شارع خود مصلحت یا مفسده حکمی را بیان کند، ما آن را درمی‌یابیم؛ اما بدون بیان شارع، عقل راهی برای کشف ملاکات ندارد.

ج) درک احکام شرعی از راه «ملازمه»

تنها راه معتبر برای درک احکام شرعی توسط عقل، راه ملازمه است؛ یعنی عقل میان یک حکم عقلی قطعی و یک حکم شرعی، رابطه‌ای ضروری (ملازمه) را درک می‌کند. استاد این بخش را اساس بحث دانستند و توضیح دادند که ملازمه، ارتباطی است میان دو گزاره که یکی ملزوم و دیگری لازم آن است.

۳. اقسام استدلال عقلی در فقه و اصول

استاد سپس استدلال‌های عقلی را به دو دسته تقسیم کرد:

۱. مستقلات عقلیه

در این نوع، هر دو مقدمه‌ی استدلال (صغری و کبری) عقلی است.

مثال:

عقل درک می‌کند که «ظلم قبیح است» (صغری عقلی).

همچنین درک می‌کند که «هر آنچه عقل آن را قبیح بداند، شارع نیز قبیح می‌داند» (کبری عقلی).

نتیجه: «ظلم شرعاً حرام است».

این استدلال کاملاً عقلی است، اما به نتیجه‌ای شرعی منتهی می‌شود.

۲. غیر مستقلات عقلیه

در این نوع، یک مقدمه شرعی و مقدمه دیگر عقلی است.

مثلاً می‌دانیم «حج واجب شرعی است» (صغری شرعی).

عقل درک می‌کند که «اگر ذی‌المقدمه واجب است، مقدمه‌ی آن نیز واجب است» (کبری عقلی).

نتیجه می‌گیریم: «مقدمات حج (مانند تهیه بلیت، اخذ ویزا و طی مسافت) نیز شرعاً واجب است».

در اینجا، عقل از راه درک ملازمه، به حکم شرعی می‌رسد.

۴. دیدگاه اخباریان و پاسخ اصولیان

استاد در ادامه، به بیان دیدگاه اخباریان پرداخت:

اخباریان معتقدند عقل هیچ راهی برای کشف احکام شرعی ندارد و تنها منبع استنباط، روایات است. آنان حتی قرآن کریم را نیز به‌طور کامل برای استنباط احکام کافی نمی‌دانند.

در مقابل، اصولیان عقل را در چارچوبی مشخص، معتبر و حجت می‌دانند. البته عقل نه به صورت مستقیم و نه از طریق ملاکات، بلکه فقط از راه ملازمه می‌تواند حکم شرعی را دریابد.

۵. پاسخ به شبهه روایات نافی عقل

یکی از مهم‌ترین شبهات اخباریان استناد به روایاتی است که می‌فرمایند:«إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ»

آنان از این روایت نتیجه می‌گیرند که دین خدا با عقل قابل درک نیست.

استاد در پاسخ اظهار داشت: این روایت و مانند آن ناظر به عقل قیاسی و ظنی است، نه عقل برهانی.

روایاتی فراوان نیز وجود دارد که عقل را ستوده‌اند، مانند: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْعَقْل»

«إِنَّ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً» که در آن عقل به‌عنوان «حجت باطنی» معرفی شده است.

بنابراین، تعارضی میان روایات نیست؛ روایات مذمت‌کننده مربوط به عقل استحسانی و قیاسی اهل‌سنت است، نه عقل برهانیِ اصولیان.

۶. نمونه تاریخی: مناظره امام صادق علیه‌السلام با ابوحنیفه

استاد برای توضیح نوع عقل مذموم، به مناظره معروف امام صادق علیه‌السلام با ابوحنیفه اشاره کرد.

وقتی امام پرسیدند: «نماز برتر است یا روزه؟» و ابوحنیفه بر پایه عقل ظنی پاسخ داد، امام با استدلال شرعی نشان دادند که در احکام نمی‌توان با قیاس و ذهنیات شخصی حکم کرد.

همچنین در روایت دیگری، ماجرای گفت‌وگوی امام با ابان بن تغلب درباره دیه انگشتان زن مطرح شد؛ جایی که ابان بر اساس قیاس ریاضی دیه را محاسبه کرد، ولی امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «یا أبان، مهلًا! إنّما هذا حکم رسول الله، و لیس بعقلٍ و قیاسٍ» یعنی احکام شرعی تابع قیاس عقلی نیستند، بلکه احکام توقیفی‌اند.

  1. جایگاه تفسیر قرآن و ظواهر قرآن

استاد نوروزی، با اشاره به معنای لغوی و اصطلاحی واژه «تفسیر»، خاطرنشان کرد که تفسیر در لغت به‌معنای کشف الغطاء یعنی برداشتن پوشش از روی حقیقت است. ازاین‌رو صرف مراجعه به ظاهر قرآن، تفسیر به‌شمار نمی‌آید؛ زیرا ظاهر، خود آشکار است و نیازی به کشف و پرده‌برداری ندارد. تفسیر، آن‌جاست که مفسّر با تلاش علمی و فکری، به بطن و معنای پنهان آیات دست یابد.

محور نخست: چیستی تفسیر و مرز آن با ظاهر قرآن

استاد با اشاره به تفاوت میان اخذ به ظاهر و تفسیر، توضیح داد که ظاهر آیات قرآن برای همه قابل درک است و در موارد بسیاری، خود معصومان علیهم‌السلام مردم را به فهم ظواهر قرآن ارجاع داده‌اند. بنابراین، تفسیر به رأی، تنها در جایی مذموم است که مفسر، بدون تکیه بر روایات اهل بیت و با ذهن و رأی شخصی خود، یکی از احتمالات را بر دیگر احتمالات ترجیح دهد. اما بهره‌گیری از ظاهر قرآن یا تفسیر بر پایه روایات معصومان، نه‌تنها ممنوع نیست، بلکه مورد تأیید خود اهل بیت علیهم‌السلام است.

وی با اشاره به نمونه‌هایی از روایات اهل بیت، افزود: «اگر اهل بیت علیهم‌السلام ما را در تشخیص احکام و شرایط به کتاب خدا ارجاع داده‌اند، به این معناست که فهم قرآن برای انسان‌ها میسور و معتبر است، وگرنه چنین ارجاعی بی‌وجه بود.»

محور دوم: پاسخ به دیدگاه اخباریان درباره منع عمل به ظواهر قرآن

در ادامه، استاد به بررسی استدلال اخباریان در منع عمل به ظواهر قرآن پرداخت و بیان داشت که این دیدگاه با سیره اهل بیت و اصحاب آن بزرگواران در تعارض است. به گفته ایشان، اهل بیت در موارد متعددی، اصحاب خود را به آیات قرآن ارجاع می‌دادند تا حکم الهی را از آن استخراج کنند. از این رو، انکار حجیت ظواهر قرآن، نه از نظر عقلی و نه از نظر نقلی، پذیرفتنی نیست.

محور سوم: تحلیل تفسیر به رأی و مرز آن با تفسیر علمی

استاد در توضیح تفاوت «تفسیر به رأی» با «تفسیر علمی» گفت: «تفسیر به رأی یعنی شخص، بدون پشتوانه روایی یا قواعد معتبر، یکی از احتمالات را صرفاً بر اساس ذهن خویش بر دیگری ترجیح دهد. اما تفسیر علمی مبتنی بر روایات، لغت، سیاق آیات و قواعد معتبر فهم دین است و این نوع تفسیر نه‌تنها مجاز، بلکه لازم است.»

محور چهارم: بررسی مسئله شبهات تحریمی و اصل برائت

در بخش دیگری از جلسه، بحث به مسئله‌ی اصولی «شبهات تحریمی» و تفاوت رویکرد اصولیان و اخباریان کشیده شد. استاد توضیح داد که اخباریان در شبهات تحریمی، جانب احتیاط را می‌گیرند و معتقدند نهایت تقوا آن است که انسان در موارد شبهه، ترک کند. در مقابل، اصولیان بر پایه‌ی ادله‌ی شرعی و عقلی، قائل به اصل برائت هستند و می‌گویند «لا یکلف الله نفساً إلا وسعها»؛ بنابراین ترک احتیاط در این موارد، نه‌تنها خلاف تقوا نیست، بلکه منطبق با آموزه‌های اهل بیت است.

  1. اجتهاد و تقلید

محور اول: جایگاه اجتهاد و تقلید

یکی از مهم‌ترین بخش‌های نشست، تبیین دیدگاه اخباریان درباره‌ی اجتهاد و تقلید بود. استاد بیان داشت: «مشکل اصلی اخباریان در این است که از یک‌سو اجتهاد را حرام می‌دانند و از سوی دیگر تقلید را جایز می‌شمارند؛ حال آن‌که این دو موضع با هم ناسازگارند. زیرا اگر اجتهاد حرام است، تقلید از چه کسی باید صورت گیرد؟!»

وی افزود: «آنان که تقلید را جایز نمی‌دانند و مردم را به مراجعه مستقیم به روایات دعوت می‌کنند، باید پاسخ دهند که آیا هر فرد عادی می‌تواند سه مرحله‌ی بررسی سند، دلالت و جهت روایت را انجام دهد؟ این توانایی تنها در حد مجتهدان است. بنابراین، انکار تقلید در واقع بازگشت به انکار تخصص است.»

محور دوم: دیدگاه اخباریان در مسئله خمس و آثار فقهی آن

در ادامه، استاد به اختلاف دیدگاه اخباریان و اصولیان در نحوه پرداخت خمس اشاره کرد و گفت: «از آن‌جا که اخباریان مراجعه به فقیه جامع‌الشرایط را جایز نمی‌دانند، در پرداخت خمس نیز با چالش روبه‌رو شده‌اند. برخی از آنان خمس را شخصاً در راه‌های دینی صرف می‌کنند و برخی دیگر حتی در محل نگهداری آن دچار اختلاف‌اند. در حالی که بر اساس مبنای اصولیان، فقیه به عنوان نایب عام امام عصر (عج) مرجع مشروع برای دریافت و توزیع وجوه شرعی است.»

محور سوم: رفتارهای عبادی و سلوکی نو اخباریان

استاد در بخش دیگری از سخنان خود به تفاوت‌های رفتاری اخباریان در اعمال عبادی اشاره کرد و افزود: «در برخی رفتارهای عبادی مانند پوشش، هیئت ظاهری یا آداب نماز، روایاتی به‌صورت گزینشی مورد استناد قرار می‌گیرد، بی‌آنکه جمع میان روایات یا بررسی سند و جهت آن‌ها انجام شود. این نوع برخورد غیرعلمی با نصوص، گاه منجر به رفتارهایی می‌شود که با سیره اهل بیت و فقه شیعی ناسازگار است.»

محور چهارم: مکتب تفکیک و نسبت آن با جریان اخباری

در بخش پایانی، در پاسخ به پرسشی پیرامون ارتباط مکتب تفکیک با اخباری‌گری، استاد توضیح داد: «مکتب تفکیک، که از میرزا مهدی اصفهانی و شاگردان وی در خراسان آغاز شد، از نظر مبانی اصولی از شاگردان مکتب نائینی و اصولی به‌شمار می‌روند. این مکتب بیشتر در حوزه‌ی نسبت میان معارف وحیانی و فلسفه و عرفان سخن دارد و از نظر روش‌شناسی فقهی، در زمره اصولیان است، نه اخباریان.»

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

در پایان، استاد خلاصه مباحث را چنین بیان کرد:

  • عقل مستقیم به احکام شرعی راه ندارد.
  • عقل راهی به ملاکات احکام ندارد.
  • عقل تنها از طریق ملازمه، در محدوده‌ای مشخص، حجت است.
  • استدلال‌های عقلی به دو دسته تقسیم می‌شوند:
    • مستقلات عقلیه
    • غیر مستقلات عقلیه
  • روایات نافی عقل مربوط به عقل قیاسی است، نه عقل برهانی.
  • عقل در مکتب اهل بیت علیهم‌السلام حجت باطنی خداوند است.

استاد در پایان، تأکید کرد که فهم صحیح از حدود و جایگاه عقل، یکی از مهم‌ترین تمایزهای مکتب اصولی در برابر اخباری‌گری است و غفلت از آن سبب سوءبرداشت‌های فراوان در حوزه‌ی اندیشه دینی می‌شود.

استاد یادآور شد که هرچند در روزگار کنونی گرایش‌هایی با عنوان «نو اخباری» در برخی حوزه‌ها و محافل دینی مشاهده می‌شود، اما محتوای علمی آنان بازگشت به همان دیدگاه‌های پیشینیان مانند محدث استرآبادی، محدث جزائری و شیخ یوسف بحرانی دارد؛ دیدگاه‌هایی که از قرن‌ها پیش مورد نقد و پاسخ فقهای بزرگ اصولی چون وحید بهبهانی، شیخ انصاری و آخوند خراسانی قرار گرفته‌اند.

نشست با طرح چند پرسش علمی از سوی حاضران و پاسخ تفصیلی استاد خاتمه یافت.

در پایان، با ذکر فاتحه‌ای به یاد علمای بزرگ و شهدای راه دین و مکتب اهل بیت علیهم‌السلام، جلسه به پایان رسید.