به همت نمایندگی جامعه المصطفی العالمیه برگزار شد؛

 پیش نشست کنگره بین المللی علامه طباطبایی(ره) در گلستان

پیش نشست کنگره بین المللی علامه طباطبایی(ره) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید کمال حسینی نماینده جامعة المصطفی در استان های مازندران و گلستان و حضور جمعی از اساتید و فرهیختگان در جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی گلستان برگزار شد.

حجت الاسلام والمسلمین حسینی در ابتدای این نشست ضمن گرامیداشت یوم الله سیزده آبان، استکبارستیزی را مولفه جدایی ناپذیر فرهنگ دینی و اندیشه اسلامی خواند و بر ضرورت مبارزه با استکبار جهانی تا رسیدن به جامعه آرمانی اسلامی تاکید نمود.

وی در خصوص آرا و اندیشه‌ها حول محور علامه طباطبایی اظهار داشت: از امام راحل منقول است که درباره حضرت علامه فرمودند: «آقای طباطبایی مرد بزرگی است. حفظ ایشان با این مقام علمی لازم است» همچنین مقام معظم رهبری در خصوص جایگاه علمی و اندیشه های علامه فقید فرمودند : “او مجموعه‌ای از معارف و فرهنگ اسلام بود؛ فقیه بود؛ حکیم بود؛ آگاه از اندوخته‌های فلسفی شرق و غرب بود؛ مفسر قرآن بود …”.

جت الاسلام والمسلمین حسینی در ادامه با تکیه بر چهار ویژگی ممتاز علامه طباطبایی اظهار داشت: روزآمدی و تلاش برای برآوردن نیازهای علمی و معرفتی هم عصران، دارا بودن تفکر اجتماعی و شناخت مناسبات اجتماعی و قواعد حاکم بر آن به حدی که ایشان را پس از ابن خلدون دومین متفکر اجتماعی اسلام خوانده اند، جامعیت علمی و نگارش کتب قیم و ارزشمند و جریان‌سازی علمی، چهار ویژگی ممتاز حضرت علامه طباطبایی بوده است.

وی در خصوص معنویت علامه بزرگوار سید محمدحسین طباطبایی رحمه الله عنوان کرد: علامه طباطبایی از شاگردان خاص، مرحوم آقا سیّد علی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشریف بوده اند و در معنویت به قلل شامخی دست یافته بودند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه و در خصوص نگاه علامه طباطبایی به مسئله زن و خانواده با استناد به تفسیر المیزان بعنوان میراث گرانقدر و معنوی علامه طباطبایی عنوان کرد: تشکیل، تحکیم و تعالی خانواده سه موضوعی است که در آثار حضرت علامه به آن پرداخته شده است.

رئیس نمایندگی گلستان ابراز داشت: از نگاه علامه طباطبایی خانواده، اوّلین مکانی که برای هر انسانی تعریف می‌شود و بدان تعلّق دارد، خانواده است. علامه، خانواده را مهم‌ترین نهاد اجتماعی می‌داند که با پیوند مقدّس ازدواج آغاز می‌شود و با تولّد فرزندان کامل می‌گردد.

وی در ادامه با تاکید بر این مهم که از نگاه علامه طباطبایی قیمومیت و ریاست خانواده در اسلام برعهده مرد است عنوان کرد: علامه بر اساس آیه شریفه الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فرموده است «زیادت‌هایی که خدای تعالی به مردان داده، به حسب طاقتی است که بر اعمال دشوار و امثال آن دارند. این برتری در جهات عمومی هم عامه مردان را بر بعضی جهات برعامه زنان قیمومت داده که عبارت است از حکومت، قضا و دفاع از سرزمین با اسلحه، پس به همین دلیل بر زن واجب است شوهر را اطاعت کند.

وی افزود: قیمومت مرد بر زنش به این معنی نیست که سلب آزادی بکند از اراده زن و تصرفات او در آنچه مالک آن است و استقلال زن را در حفظ حقوق فردی و اجتماعی او و نیز دفاع از منافع وی را سلب کند، بلکه معنای قیمومت مرد این است که مرد هزینه زندگی زن را از مال خودش می ‌پردازد تا از او استمتاع ببرد.

حجت الاسلام والمسلمین حسینی درباره  ارتباط والدین با فرزندان عنوان کرد: از نگاه علامه  والدین، بر حسب نظام طبیعت، عامل مؤثّر به فعلیّت رسیدن قوّه‌ها و استعدادها در نطفه، جنین و وجود طفل هستند. در این میان، نقش مادر به مراتب مهم‌تر از نقش پدر است. او ماه‌ها طفل را در رحم با شیرة جانش و بعد از تولّد، ماه‌ها از مجرای سینه‌اش که کانون عواطف پاک و جایگاه قلب پُرمهر اوست، پرورش می‌دهد و از آن پس نیز همواره هستی خود را برای هستی فرزند دلبند خود می‌خواهد.

وی تصریح کرد: در تمام این مدّت، هم مادر و هم فرزند به سرپرستی پدر زندگی می‌کنند و این پدر است که وظیفه دارد نیازمندی‌های مادّی آنها را از نظر لباس، خوراک و مسکن فراهم سازد. مسئولیّت پدر و مادر به مسائل مادّی از قبیل تهیّة مسکن و پوشاک و خوراک فرزندان خلاصه نمی‌شود، پرورش‌های روحانی و معنوی آنها نیز به عهدة پدر و مادر است.

سخنران این نشست خاطرنشان ساخت: در اسلام تربیت و پرورش روحی فرزندان از تأمین حوائج جسمانی آنان مهم‌تر و ارزنده‌تر است. لازم است والدین کودک از همان روزهای نخستین آنها را با صفات فضیلت انسان آشنا کنند و استعدادهای خدادادیشان را شکوفا سازند.

حجت الاسلام والمسلمین حسینی همچنین با اشاره به وظایف فرزندان نسبت به والدین عنوان کرد: احسان به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار هم واجب عقلی و وظیفۀ انسانی و هم واجب شرعی است. در احسان به والدین فرقی بین پدر و مادر نیست و این احسان حدّ و مرز ندارد و نیز این احسان متوجّه فرزندان است نه والدین در آیة ۱۴ سورة لقمان، احسان به والدین به صورت وصیّت الهی مطرح شده است و در این آیه هم به پدر توجّه شده است و هم به مادر و نیز اینکه این آیه انسان را متوجّه زحمات بیش از حدّ مادر در ایّام بارداری و شیردهی می‌کند و اینکه این آیه شکر و سپاسگزاری خدا را به مانند شکر و سپاسگزاری از والدین واجب کرده است ﴿وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ: و ما به انسان دربارة پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه‌ای را متحمّل می‌شد) و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان می‌یابد. (آری، به او توصیه کردیم) که برای من و نیز برای پدر و مادرت شکر به جا آور که بازگشت (همة شما) به سوی من است﴾.