در ابتدا، حجت الاسلام دکتر جعفريان، مدير کرسی توضیحاتی درباره موضوع مقاله بیان کرد و ابراز داشت: مقاله فارغ از برخي از اشکالات ساختاري و محتوايي، مقاله خوبي است ولي در عين حال به جهت گستردگي مباحث قوه شوقيه نيازمند تبديل شدن به چندين مقاله را دارد تا در هر يک از جهتي خاص به اين قوه پرداخته شود.
در ادامه حجت الاسلام عزيزي به ارائه گزارشي از مقاله خود پرداخت و بعد از مطرح کردن مباحث مفهومشناسي و ضرورت بحث درباره قوه شوقيه و تاريخچه آن، خاطرنشان کرد: قوه شوقيه از جهتي با قواي شناختي مرتبط است و از طرف ديگر با قواي عامله مرتبط است.
وی سپس به بيان تفاوت نگاه شخصيتهايي مثل فارابي، بوعلي، ابن باجه و صدرالمتالهين به قوه شوقيه پرداخت و گفت: فارابي آن را براساس کارکرد تعريف کرده است، ابن سينا و صدرا براساس منشأ قوه شوقيه ، و ابن باجه آن را براساس حيث محرکيتش تعريف کرده اند.
حجت الاسلام عزيزي در ادامه، شاخصههاي اين قوه را در اين دانست که قوهاي حيواني و مطيع عقلي نظري و عملي است و خود را در دو شعبه شهويه و غضبيه بروز مي دهد.
وی سپس به موانع بروز اين قوه (نظير خجالت و تواضع) و کارکردهاي آن از جمله تاثير اين قوه در عادات، نشاط در عبادت، ملکات، و در جنگهاي شناختي پرداخت و افزود: نکته بعدی تاثيرگذاري قوه شوقيه درقوه متخليه است که روندي برعکس جريان طبيعي است.
سخنران نشست همچين در بخشي از صحبت خود به دستهبندي قوه شوقيه در ديدگاه ابن باجه و ديدگاه مشهور فلاسفه پرداخت.
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدي گرجيان عربي، مقاله را مورد نقد قرار داد و نکات محوري نقد ايشان عبارتند از امکان ايجاد ساختار بهتر، آوردن نقل قول هاي پيدرپي بدون جمع بندي مباحث، تشتت واضطراب در اقوال به گونهاي که گاهي ما عبارات متضاد در مقاله مشاهده ميکنيم چرا که به صورت دقيق مشخص نشده که قوه شوقيه از قواي نفس است يا از قواي بدنيه، فرمانبردار است يا فرمان ده، تاثيرپذير است يا تاثيرگذار، نکته ديگري که در کلام ناقد محترم ذکر شد، اين بود که برطبق محتوای ارائه شده در مقاله، قواي تحريکي در خدمت قوه ناطقه هستند در حالي که اين گونه نيست. همچنين تقسيم بندي ابن باجه فقط نقل شده و در رد يا دفاع آن سخني به ميان نيامده است.
سپس، حجت الاسلام والمسلمین آذریان به بيان نکات خود پرداخت و اظهار داشت: مقاله اولا توصيفي است، ثانيا جامع همه ديدگاهها نيست و بهتر بود اين بحث در سه بخش مشاء، اشراق و حکمت متعاليه دستهبندي ميشد، ثالثا روح حاکم بر مقاله ديدگاه مشاء است چرا که عمده بحث در فاعل بالإراده است در حالي که در بحث رابطه نفس و افعالش، فاعليت به نحو بالتجلي است. در مقاله توجهي به علم حضوري نشده است بلکه تمرکز بر علم حصولي است. با اين که در ابتداي مقاله مطالبي ذکر شده که نشان ميدهد مساله با علوم جديد هم همراه است ولي دقت کافي در اين مورد صورت نگرفته است. چرا که در علوم جديد بين هيجان و انگيزش تفاوت گذاشته ميشود در حالي که در مقاله اين دو يکسان تلقي شده است. همچنين در مقاله به کارکردهاي منفي اشاره نشده است و فقط کارکردهاي مثبت مورد توجه قرار گرفته است.
در پايان جلسه حجت الاسلام عزيزي برخي از اشکالات را وارد دانست و نسبت به برخي ديگر توضیحاتی ارایه داد از جمله وجود تناقض و آشفتگي در متن و عدم وضوح مطالب را با ذکر مواردي در متن وارد ندانست. همچنين اشاره کرد که ما مجبور شديم براي فهم بهتر قوه شوقيه علاوه بر تعريف به ذکر ويژگيها و شاخصهها بپردازيم و ساختار مقاله را بدين گونه ترتيب دهيم.
Δ