حجت الاسلام حسینی در این نشست سخنان خود را ذیل این دو آیه مبارکه: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِى ذلِکَ لاَياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» (روم:۲۱) و «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکمْ وَ أَهْلِیکمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیها مَلائِکةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ» (تحریم:۶) صورتبندی نمود.
سخنران این نشست در ابتدا به مفهومشناسی تعلیم و تربیت پرداخت و اظهار داشت: تربیت در یک معنای گسترده عبارت است از تأثیرگذاری یک عامل انسانی بر غیر خودش. در این معنا تربیت شامل تأثیرگذاری بر جمادات هم میشود. در معنای دوم تربیت یعنی تأثیرگذاری عامل انسانی بر موجودات زنده. این معنا شامل تأثیر بر حیوانات و انسانها میشود.
وی با بیان این که در معنای سوم تربیت یعنی تأثیرگذاری عامل انسانی بر انسان دیگر، خاطرنشان ساخت: در معنای چهارم، تربیت یعنی تأثیرات غیرشناختی عامل انسانی بر انسان دیگر. مطابق این تعریف تعلیم از تربیت تفکیک میشود. برایناساس، کاربرد تعلیم و تربیت در کنار هم نشانگر در نظر گرفتن این ملاحظات است.
حجت الاسلام حسینی افزود: در نهادهای آموزشی معمولا در کنار آموزش دانش و مهارتها، نکات تربیتی و مباحث مربوط به تربیت( پرورش فیزیکی، احساسی، عاطفی و…) نیز توجه صورت میگیرد.
سخنران این نشست علمی در ادامه به رابطه تعلیم و تربیت با اخلاق پرداخت و یادآور شد: بهرغم تداخل این دو عرصه، برخی اخلاق را بیشتر متمرکز بر خودسازی دانستهاند و تعلیم و تربیت را در ارتباط با تأثیرگذاری شناختی و غیرشناختی بر دیگران در نظر گرفتهاند.
حجت الاسلام حسینی پیرامون تمایز میان تعلیم و تربیت رسمی و غیر رسمی اشاره نمود و اظهار داشت: تربیت غیر رسمی که در درون خانواده و در میان همسالان و محیطهای غیر رسمی صورت میگیرد در شکلگیری شخصیت فردی بسیار تأثیرگذار است و والدین و اعضای خانواده در صورتی که آموزش دیده باشند و اصول و ارزشهای اخلاقی در درون خانواده پاس داشته شوند و روابط براساس مهر و شفقت و احترام متقابل و مسئولیتشناسی و عقلانی تنظیم شده باشد؛ بدون تردید کودکان و فرزندان چنین خانوادهی افراد سالم و مفید برای جامعه بار خواهند آمد. تأکیدی که در دو آیه ۲۶ سوره روم و ۶ سوره تحریم راجع به رعایت قوانین الهی و روابط شفقتآمیز آمده است؛ مرتبط با همین مسئله است.
محمدعارف صداقت نیز ابتدای سخنان خود را به نقش پدر و مادر در تربیت فرزندان اختصاص داد و گفت: برخلاف سایر حیوانات نوزاد انسانی بسیار ضعیف است و فقط از طریق مراقبت اطرافیان میتواند زنده بماند. برایناساس، پدر و مادر نقش تعیین کننده در زندگی کودک و شخصیت او دارد.
وی روابط میان والدین و فرزندان را در چهار صورت اصلی تقسیمبندی نمود: ۱٫ استبدادی که در آن محبت کم و تنبیه و محدودیت شدید است. ۲٫ اقتدارآمیز که در آن هم محبت به اندازه کافی وجود دارد و هم کنترل و نظارت وجود دارد. ۳٫ محبت و ارتباط عاطفی زیاد است و کنترل و نظارت کم است. ۴٫ نه محبت و ارتباط عاطفی وجود دارد و نه نظارت.
صداقت ارتباط از نوع دوم را که در آن هم محبت و هم کنترل و نظارت وجود دارد، رابطه سالم معرفی نمود و اظهار داشت: کودکانی که از چنین روابطی برخوردار بودهاند به تجربه ثابت شده است که موفق و سالم است و در بزرگسالی به عضو مفید برای جامعه بدل شدهاند.
سخنران نشست با بیان این که پدر و مادر هر کدام نقشهای متفاوتی در تربیت کودک ایفا میکنند که مکمل هماند.؛ نقش پدر در خانواده متمرکز بر تأمین معیشت خانواده و نقش مادر را متمرکز بر برآورده کردن نیازهای عاطفی کودکان دانست.
وی در پایان به اهمیت نقش تعلیم و تربیت بهصورت مستقیم و غیر مستقیم بر کودکان و تربیت سالم نسل آینده پرداخت و تصریح کرد: تعلیم و تربیت درست و معیاری باعث میشود که ما والدین آموزشدیده و تربیت شده داشته باشیم تا بتوانند فرزندان شان را درست تربیت کنند و آنها را به پدران و مادران شایسته فردای جامعه تبدیل کنند.
Δ