در سلسله جلسات عمومی اخلاق در نهجالبلاغه آیت الله طباطبایی اشکذری استاد درس اخلاق حوزه علمیه در جمع طلاب غیرایرانی مشهد اظهار داشت: امام علی(علیه السلام) حکمت ۱۳ نهج البلاغه می فرمایند؛ اذا وصلت الیکم اطراف النعم فلاتنفروا اقصاها بقلة الشکر؛ ترجمه، چون نشانه های نعمت پروردگار آشکار شد، با ناسپاسی نعمت ها را از خود دور نسازید.
وی افزود: موضوع این حکمت کیفیت مواجهه ما با نعمتهای الهی است و همه ما در طول زندگی در حال تنعم و بهرهمندی از نعمتهای الهی هستیم و این تنعم آدابی دارد. خداوند متعال در اعطای نعماتش هدفی جز تفضل به معنای عطای بدون ضمیمه ندارد و لذا ما در مواجهه با این نعمات باید آدابی را رعایت کنیم.
آیت الله طباطبایی اشکذری ادامه داد: حکمت ۱۳ نهج البلاغه بیانگر آداب مواجهه عبد در مقابل نعمت رب است و وقتی که مقدمه نعمت نمایان شد مراقب باشید این همهی نعمت نیست و خط آغاز تنعم است.
وی اضافه کرد: دریافت نعمت تدریجی و در قالب یک جریان است.آداب مواجهه با این چشمه نعمت برای مراقبت از بقیه نعمت است چرا که نعمت تدریجی می آید ولی گاهی اوقات به یکباره می رود.
وی تصریح کرد: نعمت خدا مثل ایمان است و طبق آیه “و هوالذی انشاکم من نفس واحده فمستقر و مستودع” ایمان دو گونه است ایمان مستقر از ریشه قرار و اسم مکان یعنی محل قرار ایمان و محل امانت و پایداری ایمان و ایمان ناپایدار. نعمت هم دو گونه مستقر و موقت است و در قرارگاه موقت تضمینی بر همیشه بودن نیز نیست امامی توان این قرارگاه را به قرارگاه دائم تبدیل کرد.لذا پایداری نعمت در کثرت شکر و فرار نعمت در کم گذاشتن شکر است.
آیت الله طباطبایی اشکذری عنوان کرد: انسان فطرتا شاکر است. طلب حقیقی در قلب است و طلب انشایی طلبی است که از قلب به زبان جاری میشود. همچنین مسئله کم و زیادی شکر در محاسبات بشر معقول است اما در مقام عبودیت امکان ندارد بشر به حقیقت شکر برسد.
وی متذکر شد: طلبه باید اهل درایت باشد نه اهل روایت و بر اساس نیازسنجی و مسائل منطقهای و با بصیرت و تامل و درایت با موضوعات مواجه شود.
آیت الله طباطبایی اشکذری افزود: با این رویکرد بنگرید ببینید اصلا شکر چیست. همچنین بررسی کنید که حکم شکر چیست واجب است یا مستحب؟ اگر واجب است آیا واجب عقلی است یا شرعی؟
وی ادامه داد: کتاب تاج العروس ۲۰ جلد در باب لغت اثر جناب زبیدی برگرفته از دو کتاب القاموس المحیط جناب فیروزآبادی و لسان العرب ابن منظور در باب شکر اینگونه آمده است؛ الشکر بالضّم؛ عرفان الاحسان و نشره یعنی شکر؛ شناخت نیکی و احسانی است که از سوی خدا بر ما عنایت شده است. لذا همین که بدانی نعمت از جانب خداست اولین مرتبه شکر است.
آیت الله طباطبایی اشکذری اضافه کرد: نعمت اطراف(ابتدا) و اقصا(انتها) دارد و مرتبه دوم شکر نشر آن یعنی آگاه ساختن دیگران به لطف خداست. چرا که وجود ما جود خداست و خدا جواد است. لذا همه الطاف خدا بر ما تفضل الهی است. در بیان مثال برای شکر داریم “اصله من عَین شَکرا”. عین شکرا به چشم پر می گویند که خود دو معنا دارد. یکی یعنی فلانی چشم و دل سیر است و دیگر اینکه فلانی چشم درشت است.
وی اظهار داشت: الشکر علی هذا “الامتلاء من ذکر المنعم” است. یعنی تمام وجودت را از ذکر خدا پر کن و در هر حالی به یاد خدا باش. در سیره امام کاظم(علیه السلام) نقل شده است؛ گاهی اوقات از مرکب در حال حرکت برای شکر خدا و سجده پیاده می شدند. ثمره پر شدن وجود از خدا هم مصداق شکر و هم مانع از گناه است. القلب حرم الله و لاتسکن حرم الله غیرالله. شکر دائم مانع از فسق است.
وی افزود: برخی عرفا شکر را در این که شکر را چگونه بجا آوریم اینطور معنا میکنند. الشکر؛ رؤیت المنعم و لا رؤیت النعمه.شکر توجه به منعم است تا توجه به نعمت. فلذا نعمت باید طریقیت داشته باشد نه موضوعیت.
Δ