حجت الاسلام والمسلمین هاشمی در ابتدای سخن خطاب به طلاب حاضر اظهار داشت: در مورد رابطه «اخلاق» با «عرفان» و «سير و سلوك الى اللّه» مى توان گفت: «عرفان» بيشتر به معارف الهى مى نگرد، آن هم نه از طريق علم و استدلال، بلكه از طريق شهود باطنى و درونى، يعنى قلب انسان آنچنان نورانى و صاف گردد و ديده حقيقت بين او گشوده شود و حجابها بر طرف گردد كه با چشم دل ذات پاك خدا و اسماء و صفات او را ببيند و به او عشق ورزد.
وی افزود: بديهى است علم اخلاق چون مى تواند به برطرف شدن رذائل اخلاقى – كه حجابهايى است در برابر چشم دل – كمك كند؛ يكى از پايه هاى عرفان الهى و مقدّمات آن خواهد بود. و امّا «سير و سلوك الى اللّه» كه هدف نهايى آن، رسيدن به «معرفة اللّه» و قرب جوار او است، آن هم در حقيقت مجموعه اى از «عرفان» و «اخلاق» است. سير و سلوك درونى، نوعى عرفان است كه انسان را روز به روز به ذات پاك او نزديكتر مى كند، حجابها را كنار مى زند و راه را براى وصول به حق هموار مى سازد؛ و سير و سلوك برونى همان اخلاق است، منتها اخلاقى كه هدفش را تهذيب نفوس تشكيل مى دهد نه فقط بهتر زيستن از نظر مادّى. ایشان در ادامه بیان داشتند:
حجت الاسلام والمسلمین هاشمی تصریح کرد: به طور کلی سلوک، حرکت انسان برای رسیدن به خداست و حاصلِ رفتارها و ملکات نفس می باشد. علم اخلاق در تلقی آیت الله مصباح، به رفتارهای ارادی و صفات اکتسابی انسان به اعتبار میزان قرب و بُعد آنها نسبت به خدای متعال می پردازد. عرفان عملی علم منازل و مقامات نفس برای رسیدن به فناست. پس اخلاق اسلامی و عرفان عملی، در هدف تقارب دارند؛ اما تحلیل نحوه سلوک برای رسیدن به هدف، در این دو علم متفاوت است. ازاین رو سلوک در اخلاق و عرفان عملی نیازمند مقایسه است و مسئله اصلی این نشست را تشکیل می دهد.
وی در پایان نشست در جمع بندی سخنانشان خاطرنشان ساخت: در این نشست ویژگی های اخلاق و عرفان عملی توصیف گردید و با روش مقایسه ای به تحلیل جایگاه سلوک در آنها پرداخته شد که برخی از مهم ترین ان عبارت اند از؛ «علم اخلاق در موضوع و مسائل، گسترده تر از عرفان عملی، و در هدف مساوی با آن است»، «حقیقت سلوک در عرفان عملی از ابتدا کاملاً هویداست؛ اما در اخلاق، سلوک به تدریج جایگاه خود را به دست می آورد» و «سلوک در نظریه اخلاقی آیت الله مصباح با سلوک عرفانی مشابهت زیادی یافته است».
این مطلب بدون برچسب می باشد.
Δ