مشروح بیانات رئیس جامعةالمصطفی العالمیه در این پیام به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین
قال الله تعالى فی كتابه الكريم: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا (آیه ۹ سوره اسراء)
ابتدا تشکر می کنم از همه عزیزانی که در برگزاری این همایش مشارکت داشتند و به برگزاری این همایش مهم کمک کردند. بایستی تقدیر و تشکر ویژه از این عزیزان به دلیل انتخاب یک موضوع بسیار مهم داشته باشیم. موضوع نقش قرآن کریم در دنیای امروز از منظر قرآن پژوهی که علاوه بر کار علمی، عملا زعامت و پیشوایی یک حرکت اجتماعی را برای پیاده سازی قرآن در سطح جامعه و بلکه در سطح جهانی به عهده دارد؛ بسیار موضوع قابل توجهی است. مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، علاوه بر جایگاه فقاهتشان به عنوان یک مرجع تقلید و فقیه برجسته، زعامت و پیشوایی امت اسلامی را برعهده دارند و امروز عهده دار یک انقلاب بزرگ هستند که به نام و پرچم اسلام و قرآن در جهان حرکت می نماید. ایشان یک قرآن پژوه برجسته هستند که ده ها سال در حوزه قرآن کریم پژوهش داشتند و آرای بسیار قابل توجه و چشمگیری نیز ارائه کرده اند. لذا تبیین اندیشه های قرآنی مقام معظم رهبری یک ضرورت است و جای تقدیر و تشکر دارد از عزیزانمان که این موضوع را انتخاب کردند.
نکته ای که در این فرصت کوتاه می توان بدان پرداخت این است که قرآن پژوهان معاصر در حدود یک قرن اخیر، توجه بیشتری از گذشتگان به نگاه جامع قرآن به نظام زندگی بشر نشان داده اند. هرچند در گذشته نیز این نگاه در میان مفسران و قرآن پژوهان وجود داشته است که قرآن عزیز ارائه گر یک نظام زندگی فردی و اجتماعی است؛ اما این مهم با ادبیات نظام سازی مانند نظام اقتصادی، نظام سیاسی و نظام اجتماعی بیشتر در یک قرن اخیر مشاهده می شود. قرآن پژوهان قرن اخیر چه در میان اهل سنت و چه در میان شیعیان توجه بیشتری به این موضوع نشان داده اند. در میان اهل سنت تفسیری مانند المنار یک نمونه است و در میان مفسران شیعه نیز تفسیر المیزان به مسئله نظامات اجتماعی قرآن عزیز به خوبی پرداخته است.
آیه ای که در صدر سخن تلاوت شد اشاره ای به این موضوع است. إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَم. این قرآن و این کتاب الهی بشر را به طریقه و سبک زندگی دعوت می کند که مستحکم تر و از قوام بیشتری برخوردار است. بهترین و مستحکم ترین سبک زندگی را این قرآن ادامه می دهد. لِلَّتِي هِيَ أَقْوَم یعنی طریقه، نظام و مجموعه رفتاری و هر چه بنامیم، قرآن کریم بشر را به آن راه و روش هدایت می نماید.
برخلاف تصور کسانی که صرفا دین را در حوزه خصوصی و ارتباط میان انسان و خداوند و مناجات و ارتباط و عبادت با خدا محدود می دانند اما در حوزه اجتماع مدعی هستند انسان بایستی بر اساس ضوابط قراردادی اجتماع رفتار نماید و دین در حوزه های عمومی نباید ورود داشته باشد، این ادعایی است که به ویژه تمدن جدید قرن هاست که دنبال می نماید، اما نگاه قرآن و اسلام این است که همه منظومه زندگی بشر، چه بخش عبادی و ارتباط انسان با خدا و چه روابط فردی و خانوادگی انسان و چه نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… بایستی در پرتو یک هدایت الهی و معنوی باشد. لذا نگاهی که قرآن پژوهان به ویژه در یک سده اخیر به اسلام و قرآن داشته اند، اینگونه بوده که اسلام یک مکتب جامع است و قرآن به دنبال ارائه یک منظومه جامع زندگی است.
مقام معظم رهبری نیز در آثارشان به ویژه در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی به این موضوع به صورت کاملی پرداخته اند. امروز ما این رویکرد نظام وار را نگاه تمدنی می نامیم. تمدن مبتنی بر این است که ابتدا یک جهانبینی و تفسیری از جهان و انسان ارائه شود و بعد یک نظام زندگی فردی یا اجتماعی، مبتنی بر این نگاه شکل گیرد. اگر بناست تمدنی در جامعه یا جوامعی حاصل شود، نیاز به این دو عنصر اصلی دارد؛ نخست جهانبینی و تفسیر از جهان و انسان و سپس یک نظام رفتاری فردی و اجتماعی. در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی، مقام معظم رهبری تبیین قابل توجهی از اعتقادات رایج اسلامی که در میان مطرح است از جمله توحید، نبوت، عدل و معاد را در قالب این نظام جامع ترسیم نموده اند. یک جهانبینی از این منظومه استخراج شده است که مبداء عالم کیست و چه خصوصیاتی دارد؟ معاد عالم و هدف و غرض و فرجام عالم چه چیزی است؟ بیان مبداء، بیان معاد و فرجام جهان و در این میان راهی که انسان باید طی نماید. راه و روش و سبک زندگی جدای از این نگاه و تفسیر نمی تواند باشد. اگر ما تفسیری از آغاز و فرجام انسان داشتیم، طبیعتا یک شیوه و سبک زندگی و نظام اجتماعی خاصی را طلب می نماید.
پیامبران الهی و امامان به عنوان حاکمان و مقام حاکمیت برای این هستند که زندگی بشر را مبتنی بر آن جهانبینی سامان دهند. لذا نبوت و امامت، در حقیقت یک نهادی است برای اینکه زندگی بشر را بر اساس آن جهانبینی سامان دهد. صرفا مسئله امامت یک اعتقاد نیست. مسئله امامت و نبوت برای انبیایی که جایگاه امامت داشتند، غیر از آنکه مبلغ و مبشر و مروج پیام خدا بودند، این پیام الهی را در جامعه اجرا می کردند؛ یعنی مقام حاکمیت داشتند.
در حقیقت این نظام و منظومه فکری اسلامی است که می تواند همه ابعاد زندگی بشر را مبتنی بر یک جهانبینی و نظام رفتاری خاص سامان دهد که به یک سبک زندگی و طریقه می انجامد: إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَم. یک طریقه زندگی محکم و استوارتر از همه سبک های زندگی؛ روشی قویم و استدلالی و بدون عیب. آرمان بزرگ انقلاب اسلامی نیز ارائه یک تمدن الهی و معنوی به بشریت است؛ البته هدف نبوت انبیای الهی و نزول وحی و ارسال نیز همین بود که چنین جامعه متکاملی برای انسان ها ساخته شود که بتوانند در پرتو آن رشد نمایند. انقلاب اسلامی نیز هدف بلند و آرمانی خود را ارائه چنین تمدنی قرار داده است. در کلام مقام معظم رهبری، مکرر تمدن نوین اسلامی به عنوان یک آرمان بزرگ، بلکه به عنوان کلان روایت انقلاب اسلامی بیان شده است.
امروز هم بشر بیش از هر زمان دیگری به این پیام و تبیین این آرمان نیاز دارد. بشر چندین قرن مبتلا به گفتمان و نظام مسلطی است که اساس آن متاسفانه نگاه مادی و تفسیر مادی گرایانه، سودگرا و لذت گرا از انسان و جهان است. بر اساس این نگاه یک نظام رفتاری و تمدنی شکل گرفته است که با وجود برخی محاسن و دستاوردها برای بشر، متاسفانه پیامدهای تلخی را به دلیل مبتنی بودن بر نگاه مادی به همراه خود داشته است. نتیجه نگاه سودگرایانه و منفعت طلبانه این است که قدرتمندان خود را صاحب حق می دانند که منابع دیگران را تصرف نمایند و آن را در خدمت خود قرار دهند. ما به مدت حدود دو قرن شاهد پدیده تلخ استعمار در دنیا به دلیل همین نگاه مادی منفعت گرا بودیم.
هم اکنون در نقشه جغرافیای عالم نزدیک به دویست کشور وجود دارد، گفته می شود ۱۳۰ کشور از آنها مستقیما مدت ها مستعمره شدند. البته دست برداشتن سلطه گران از این مستعمره ها نیز به این سادگی نبود و با اراده خودشان از استعمار عقب نشینی نکردند. عقب نشینی آنان جبری و بر اثر قیام ها و انقلاب هایی بود که رخ داد و متاسفانه کشتارهای فجیعی که در نقاط مختلف عالم رخ داد تا این استعمارگران دست از این استعمار ظاهری بردارند. بعد از آنکه مجبور شدند با آن کشتارها و فجایع که در برخی مناطق گاهی میلیون ها انسان تنها برای آنکه می خواستند مستقل باشند، کشته شدند. پس از این اتفاقات نیز آنان به دنبال شیوه جدیدی از تسلط رفتند زیرا نگاه مادی و سلطه جو و منفعت طلب آنان باقی است. در استعمار نو، آنها افراد و نیروهای وابسته ای را یافتند و به واسطه آنان سعی کردند منافع خود را از ملت ها کسب نمایند. امروز که گفته می شود دوره استعمار نو نیز به سر آمده است، تلاش می کنند با استعمار فرا نو و استعمار فکری و فرهنگی چنان بر اذهان و افکار و ادراکات مخاطب تسلط بیابند که خود آنها تسلیم سلطه جویان شوند. همه اینها پیامدهای تفسیر و جهانبینی مادی است.
بشریت از این نگاه بسیار ضرر کرده است. جنگ های جهانی و درگیری های گسترده از جمله رخدادهایی که در منطقه ما رخ می دهد و شاهد هستیم بیش از یک سال است دولت های استعماری از یک رژیم جعلی حمایت می کنند که ابزار آنان و خط مقدم و پادگان آنان در یک منطقه حساس جهان است. مردم اصیل این منطقه را آواره کردند و خانه ها و سرزمین آنان را اشغال کردند و به این شکل در حق آنان این جنایات را مرتکب می شود. ده ها هزار زن و کودک بیگناه کشته می شوند و آنها نه تنها در برابر جنایات سکوت می کنند که از آن با تمام قوا حمایت نیز می نمایند. این نتیجه نگاهی است که امروز بشریت را گرفتار کرده است و بشر حقیقتا به دنبال یک راه تازه و نجاتی از این مشکلات است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، میشل فوکو تحقیقاتی درباره انقلاب اسلامی دارد به عنوان «انقلاب اسلامی، روح یک جهان بی روح» که مجموعه این مقالات به زبان فارسی ترجمه شده است. حتی امثال فوکو که نسبت به تمدن مدرن منتقد هستند، چشمشان به دنبال راه تازه ای است و فکر می کنند برای جهان افسرده از نگاه مادی، یک نفس تازه و حیات جدید لازم است. انقلاب اسلامی داعیه دار این حیات تازه برای بشریت است. ارزش های الهی و معنوی مانند عدالت، استقلال، معنویت برای همه انسان ها و.. یک پیام جهانی است و تنها به مسلمانان اختصاص ندارد. لذا آن تمدن الهی و معنوی و اسلامی که از آن سخن گفته می شود، یک تمدن جهانی است که می تواند همه بشریت را بهره مند نماید.
اسلام و قرآن عزیز یک چنین طریقه زندگی و تمدنی را به ما معرفی می نماید. کسی که نگاهی به قرآن کریم و اندیشه قرآنی و منظومه متخذ از قرآن کریم این باشد که این کتاب الهی تمدن و نظام جامع زندگی را به ما می آموزد. این نگاهی است که قرآن پژوهان متاخر بر آن تاکید دارند و قطعا مقام معظم رهبری یکی از برجسته ترین قرآن پژوهانی است که در نگاه و تفسیر خود این نگاه را ابراز داشته است. لذا در پیام های ایشان تاکید بر مسئله تمدن سازی با مقدماتی از جمله نظام سازی، دولت سازی و جامعه پردازی، به هدف یک تمدن سازی نوین مبتنی بر نگاه الهی دیده می شود. این برداشت های معظم له از قرآن عزیز است. این نگاه منظومه ای و تمدنی است که نگاه قرآن پژوهانی مانند ایشان را از برخی دیگر متمایز می سازد.
امیدوارم در این همایش دوستانی که برنامه ریزی کردند بتوانند به اهداف نیک خود دست بیابند و مقالات ارزشمندی که به دستشان رسیده است ارائه، تجمیع و منتشر شود و در اختیار علاقه مندان به این مباحث قرار گیرد و بتواند گوشه ای از دینی که ما نسبت به این شخصیت حکیم و فرزانه داریم را ادا بنماید و برخی از آراء و اندیشه های ایشان را بیان نماید.
توفیق همه شما را از خداوند مسئلت دارم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
Δ