به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی روابط عمومی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی خراسان، یادداشتی را به قلم سرکار خانم دکتر مریم وفادار، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی و رئیس مدرسه عالی فقه و قرآن مجتمع آموزش عالی خواهران نمایندگی خراسان منتشر کرده است، که در ادامه تقدیم میگردد:
وقتی زندگی ملتها را بررسی میکنیم، میبینیم که ملتها به دو دسته تقسیم میشوند: برخی از آنها در مواجهه با فشارها و تعدیات از هم میپاشند و برخی دیگر، برعکس، بر قوت و ثباتشان افزوده میشود. این تفاوت به نوع تربیت آنان بازمیگردد؛ تربیتی که یا فرهنگ فرار را ترویج میدهد یا فرهنگ مقاومت را. مؤمنان حقیقی، فرهنگ مقاومت را سرلوحه خود قرار دادهاند. این افراد از هر مانعی که در مسیرشان قرار گیرد، مردانه عبور میکنند و شهادت را آغوش میگیرند. آنان چون سدّی استوار در برابر دشمن ایستادهاند.
ذات باری تعالی میفرماید: «مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَنْ يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» (از مؤمنان مردانی هستند که بر آنچه با خدا عهد بستند، صادقانه ایستادند. برخی از آنان به عهد خود وفا کردند و به شهادت رسیدند و برخی دیگر در انتظارند و هیچگاه عهد خود را تغییر ندادند.)
رهبر معظم انقلاب فرمودند: «شهید سلیمانی یک مکتب شد یا یک مکتب بود.» ایشان «مکتب سلیمانی» را با دو کلمه تبیین کردند: صدق و اخلاص. فرمودند: این دو واژه، عنوان و نماد مکتب سلیمانی است. صدق، همان چیزی است که در آیه شریفهی «مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ» آمده است. اخلاص نیز همان است که در آیهی شریفه «قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ» (بگو: من مأمورم که خدا را بپرستم در حالی که دینم را برای او خالص گردانیدهام) ذکر شده است. این دو عنوان قرآنی، زیربنای حرکت شهید سلیمانی بود.
صداقت که از شریفترین صفات اخلاقی و رئیس فضائل انسانی است، یکی از معیارهای ارزیابی شخصیت ایمانی مؤمن و راهی برای دستیابی به اخلاص کامل است. سردار سلیمانی نماد این فضائل بود. مکتب او با صدق و اخلاص همراه بود: صدق در نیت و اراده، صدق در گفتار و صدق در کردار؛ یعنی مطابقت اعمال ظاهری با صفات باطنی یا حتی برتری حالات درونی بر ظاهر. او مصداق کامل فرمایش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بود که فرمودند: «أَحْسَنُ الْمَقَالِ مَا صَدَّقَهُ الْفِعَالُ» (بهترین گفتار، آن است که کردار آن را تصدیق کند.)
شهید سلیمانی از خداوند، خالصانه «قدم صدق» را طلب کرد: «وَ أَنْ يُثَبِّتَ لِي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» این درخواست، جرئت و جسارت او را در شکستن حصارهای مادی و تنگ بهخوبی افزایش داد و ثبات قدم، صبر و استقامت را در وجود او نهادینه کرد. او به عهد و پیمان خود با خداوند پایبند بود و هیچچیز روحیه او را تغییر نداد: «وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا»
سرانجام، باب شهادت برای او گشوده شد: «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ» بلکه میتوان گفت شهادت در انتظار او بود. انشاءالله ما نیز به گونهای زندگی کنیم که شهادت نصیبمان شود. چنانکه سردار سلیمانی گفت: «شرط شهید شدن، شهید بودن است.»
Δ