مقام معظم رهبری در توصیف شخصیت و هویت زن مسلمان می فرمایند: «هویت اسلامی این است که زن در عین اینکه هویت و خصوصیت زنانه خود را حفظ کند، یعنی آن احساسات رقیق، عواطف جوشان، مهر و محبت و صفا و درخشندگی زنانه را برای خود حفظ می کند، در عین حال باید در میدان از روش های معنوی (تقرب به خدا و معرفت الهی)، عرصه مسائل اجتماعی و سیاسی پیشروی کند. همچنین لازم است در زمینه اهداف کشورهای اسلامی، شناخت دشمن و توطئه های آن ها روز به روز بر معرفت خود بیفزاید.
زنان مسلمان لازم است به دنیا نشان دهند، زن مسلمان هم حجاب خود را و هم آرامش خانواده را حفظ می کند و هم دین خود را و در عین حال در میدان معنویت و علم و تحقیق پیشرفت می کند و از حق خود دفاع می کند».
با نگاهی کوتاه در زندگی پربار حضرت معصومه (سلام الله علیها) در می یابیم که این بانوی بزرگوار الگوی تمام عیار زن مسلمان است. حضرت معصومه (سلام الله علیها) اول ذی القعده سال ۱۷۳ ه.ش در مدینه منوره به دنیا آمد. ایشان «بنت رسول الله (صلی الله علیه و آله)»، «بنت ولی الله»، «اخت ولی الله» و «عمة ولی الله» است. پدر بزرگوارشان موسی ابن جعفر (علیهما السلام). در سنین کودکی پدر بزرگوارشان در حبس هارون در شهر بغداد به شهادت رسید. در آن زمان حضرت معصومه ۶ ساله بودند و تا زمان هجرت امام رضا (علیه السلام) در سال ۲۰ ه.ق تحت کفالت حضرت بودند. القاب ایشان طاهره، مرضیه، رضیه، برّه، تقیه، سیده صدیقه، بانوی بسیار راستگو، حمیده، سیده رضیه مرضیه، رشیده و … می باشد. ایشان محدثّه بودند. به علوم اسلام و آل محمد (صلی الله علیه و آله) آگاهی داشتند و از روایت کنندگان حدیث بودند. از این ویژگی ها در می یابیم که می شود دختر مسلمان از همان اوان کودکی بصیر باشد و هم عالمه، هم اسم نیکو داشته باشد و هم شفیع مؤمنان باشد و هم مقام علمی او هم پای مردان زمان خودش باشد.
حضرت معصومه هرچند پیامبر و امام نیست؛ ولی شواهد و قرائنی وجود دارد که تأیید میکند که ایشان نیز در همین سن کوتاه خودشان، آن چنان در سلوک معنوی طی طریق کرده بودند که مظهر اسماءالحسناء شده بودند و علوم اکتسابی برای آن حضرت از سنخ و جنس علم حضوری شده بود و شخصیت «معلمه غیر متعلمه» داشتند که مکتب نرفته ومعلم ندیده بر علوم احاطه داشتند. از همین رو از یکی از علمای معروف نجف اشرف، مرحوم آیه الله مستنبط (ره) نقل شده که گفت: از کتاب ((کشف اللئالی)) که نسخه خطی آن در کتابخانه شوشتری های نجف موجود است، روایت شده: “روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ پرسشهای خود، به محضر امام کاظم (علیه السلام) رهسپار شدند، آن حضرت مسافرت کرده بود نظر به اینکه آنها ناگزیر به مراجعت بودند، پرسشهای خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم (علیه السلام) تحویل دادند، تا در سفر بعد به آن نائل شوند. هنگام خداحافظی دیدند حضرت معصومه (سلام الله علیها) پاسخ پرسشهای آنها را نوشته و آماده کرده است، آنها شادمان شدند و آن را گرفتند. هنگام مراجعت در مسیر راه با امام کاظم (علیه السلام) ملاقات نمودند، و ماجرا را به عرض رساندند، امام آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه کرد و پاسخهای حضرت معصومه (سلام الله علیها) را درست یافت سه بار فرمودند: «فداها ابوها، پدرش به فدایش باد». (بحارالانوار، ج ۶۰, ص ۲۲۸.) این موضوع در زمانی رخ داد، که حضرت معصومه (سلام الله علیها) خردسال بودند و در این هنگام حدود ده سال سن داشتند. این ماجرا انسان را به یاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) میاندازد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در شأن او مکرر فرمودند: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش باد». (بحارالانوار، ج ۶۰, ص ۲۲۸.)
هویت زنان مسلمان از کودکی شکل می گیرد و اگر در دامان والدینی بصیر و آگاه به مقامات انسانی، تربیت شوند نه تنها خود هدایت می شود بلکه هادی و شافع دیگران هم هست. اگر اشکال شود که حضرت معصومه (سلام الله علیها) تالی تلو معصوم هستند و این ویژگی های مخصوص خاندان عصمت است. پاسخ این است که اختیار معصوم (علیه السلام) با مقام عصمت او منافات ندارد. اگر معصوم گناه نمی کند اختیار خود او در این خودداری دخیل است و معصومین (علیهم السلام) از جنس انسان بودند و در این دنیا زندگی می کردند و مانند بقیه انسان ها همیشه بر سر دو راهی های زندگی انتخاب داشتند.
از دیگر مقامات آن حضرت مقام شناخت حضرت معصومه (سلام الله علیها) است. در قیامت مقام شفاعت ار سوی خداوند به کسانی داده می شود که به مرتبه عالی از قرب الهی و بندگی خالصانه پروردگار رسیده باشند. پس می توان زن بود و مؤمنان را شفاعت کرد. در واقع مقام زن و همه انسان ها همواره می تواند بین کمترین درجات تا عالی ترین رتبه ها در نوسان باشد و چه نیکو فرمود پیامبر (صلی الله علیه و آله) «من عرف نفسه فقد عرف ربّه) هر کس خود را بشناسد قطعاً خدایش را خواهد شناخت. آیت الله حسن زاده آملی (ره) بیش از ۹۰ معنا برای این حدیث ذکر کرده است. باز شدن چشم دل با سیر و سلوک یکی از معانی این حدیث است. خود شناسی گاهی به شکل مفهومی است و مستدل می شود و به درک حصولی خداوند می انجامد و گاهی هم به شکل وجودی است و با سیر و سلوک به دست می آید و به درک حضوری خدا می رسد. آیت الله جوادی آملی تفسیرحدیث به این معنا را می پذیرد.
از ویژگی های آن حضرت عبادت خالصانه و با معرفت ایشان بود. حضرت معصومه (سلام الله علیها) در مدت ۱۷ روز که در قم و در خانه موسی ابن خزرج اقامت داشتند محراب مخصوص برای عبادت ترتیب داده بودند. سیره عبادی حضرت معصومه (سلام الله علیها) بیانگر این است که در زندگی روزمره عبادت و نیایش خداوند جایگاه ویژه ای دارد. و زنان با تمام وظایف و مشغولیت هایی که دارند اهمیت به این بعد از زندگی را نباید از یاد ببرند. چرا که در پناه عبادت و شناخت خداوند زندگی دنیا سامان می یابد و سعادت آخرت تأمین می شود. حضرت معصومه (سلام الله علیها) با هجرت خویش از مدینه به طوس نشان داد که زن شایسته زنی است که حضور او در اجتماع و دخالت در مسائل سیاسی و اجتماعی منافاتی با حفظ عفت و حجاب ندارد. ایشان در سن ۲۸ سالگی در حالی که مجرد بودند با کاروانی از مردان، مسیر هزار کیلومتری از مدینه به طوس را در پیش گرفتند و مصداق سخن حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد: « خير للنساء ان لا يَرين الرجالَ و لا يراهنّ الرجالُ».
نکته مهم تر اینکه سفر نیز می تواند جنبه الهی داشته و هدفدار باشد یا این که فقط محض تفریح و سرگرمی صورت گیرد و همچنین رفتار انسان در سفر و هنگام تفریح به گونه ای باشد که تبدیل به اسطوره ی حجاب و عفاف و استقامت شود.
در پایان به دو بعد دیگر از شخصیت حضرت معصومه (سلام الله علیها) اشاره می کنم که ایشان را تا ابد نه تنها الگوی زن مسلمان قرار داد بلکه اسوه ی ولایتمداری را برای جهانیان به تصویر کشید. ایشان در شرایطی سخت که حضرت رضا (علیه السلام) از چند جبهه مورد تهاجم قرار گرفته بودند، از طرفی واقفیه منکر امامت امام شده بودند و عده ای از بستگان حضرت هم منکر امامت امام جواد (علیه السلام) شدند. از سوی دیگر برادر دیگر امام (زیدالنار) با متهم کردن امام به سازش با خلیفه بنی عباس قیامی خونین به راه انداخت. مأمون هم با متهم کردن امام (علیه السلام) به قیام در مقام احضار آن حضرت به مرو برآمد. در چنین شرایطی حضرت معصومه (سلام الله علیها) به سمت طوس هجرت کرد تا برادر را در امور ولایت یاری دهد و این نشان بصیرت و معرفت شناسی آن حضرت است و با این انتخاب لقب «فاطمه ثانی» گرفت چرا که در فتنه واقفیه و شرایط سخت آن زمان امام رضا (علیه السلام) را امام بر حق دانست و به یاری او شتافت.
آخرین ویژگی آن حضرت این است که ایشان صاحب کرامت بودند. کرامات ایشان در تاریخ ثبت شده است. توجه به این نکته در بیان این ویژگی حضرت شایان توجه است که یک خانم می تواند در جهان تکوین به سبب مقام رفیعش به اذن خداوند تصرف کند و صاحب کرامت شود و امام معصوم (علیه السلام) در حق او بگوید: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ» و همچنین در شأن ایشان امام صادق (علیه السلام) فرمودند: « ألا إن للجنة ثمانية أبواب ثلاثة منها إلى قم تقبض فيها امرأة من ولدي اسمها فاطمة بنت موسى وتدخل بشفاعتها شيعتي الجنة بأجمعهم».
«آگاه باشید بهشت هشت در دارد که سه در آن به سوی قم است. بانویی از فرزندان من در آنجا وفات می کند که نامش فاطمه دختر موسی است؛ همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت می شوند».
امید است خداوند ما را به سبب حبّ اهل البیت (علیهم السلام) مشمول شفاعت ایشان گرداند.
Δ