نشست با تلاوت قرآن کریم آغاز شد و سپس آقای رحیمی با قرائت حکمت شماره ۳ نهج البلاغه گفت: حضرت امیر در این حکمت می فرماید: «الْبُخْلُ عارٌ، وَالجُبْنُ مَنْقَصَةٌ، وَالْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ، وَالْمُقِلُّ غَريبٌ فى بَلْدَتِهِ؛ بخل ننگ است، ترس نقصان است و فقر شخص زيرك را از بيان دليلش گنگ مىسازد، و شخصى كه فقير است در شهرش نيز غريب و بيگانه است».
در ادامه وی بخل را عار و ننگ انسان معرفی کرد و آن را سبب بیماریهای روانی و دوری از جامعه دانست.
آقای رحیمی تأکید کرد: بخل از گناهان کبیره است و انسان بخیل نهتنها خود را از رشد معنوی محروم میسازد بلکه روابط اجتماعی و جایگاه معنوی خویش را نیز از دست میدهد. در مقابل، سخاوت و بخشندگی، موجب عزت و برکت در زندگی است.
آقای رحیمی توضیح داد: انسان ترسو بسیاری از فرصتهای زندگی را از دست میدهد و حتی در بیان حق و ایستادگی در برابر ظلم سستی میکند. ایشان افزودند که ایمان و توکل به خداوند، سرچشمه شجاعت و شهامت است و تنها با اعتماد به خدا میتوان بر ترسهای بیجا غلبه کرد.
پس از آن وی به فقر پرداخت و بیان کرد: فقر، شخصیت انسان را در جامعه ضعیف و بیاثر میسازد. فرد فقیر، هرچند برهان و دلیل قوی داشته باشد، توان ابراز و تثبیت آن را در میان دیگران ندارد. فقر، زبان انسان را در بیان حجت لال میسازد و جامعه فقیر نیز بیاعتبار خواهد بود. از این رو، تلاش برای رفع فقر و رسیدن به خودکفایی، وظیفهای فردی و اجتماعی دانسته شد.
در پایان، آقای رحیمی به بیپناهی تهیدستان اشاره کرد و گفت: انسان فقیر در شهر خود همچون غریبهای است که کسی به او توجهی ندارد. این بیاعتنایی برخلاف ارزشهای اسلامی است و جامعه دینی باید با همدلی و دستگیری از محرومان، این نقیصه را برطرف سازد. ایشان تأکید کردند که زدودن این صفات ناپسند ـ بخل، ترس، فقر و بیپناهی ـ از زندگی، راه سعادت دنیا و آخرت است.
Δ