موانع سیاسی خارجی تحقق وحدت اسلامی در پاکستان

نشست علمی «موانع سیاسی خارجی تحقق وحدت اسلامی در پاکستان» با هدف واکاوی ریشه‌های تاریخی و سیاسی تضعیف وحدت اسلامی و شناخت موانع سیاسی خارجی از سوی مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی المصطفی برگزار شد.

این نشست در امتداد پژوهشی است که پیش‌تر با عنوان «موانع سیاسی داخلی تحقق وحدت اسلامی در پاکستان» در مجله مطالعات تاریخی جهان اسلام از ارایه دهنده و دکتر سید رضا مهدی نژاد چاپ شد منتشر شده و این‌بار تمرکز آن بر موانع سیاسی خارجی است.

منظور از این موانع سیاسی خارجی، مجموعه‌ای از سیاست‌ها، راهبردها و اقدامات آگاهانه کشورهای خارجی است که برای تحقق منافع سیاسی خود، زمینه بحران، اختلاف و خشونت را در پاکستان فراهم کرده‌اند. مراد از وحدت اسلامی نیز حرکت به‌سوی منافع مشترک با حفظ باورهای مذهبی هر فرقه عنوان شد.

بررسی تاریخی نشان می‌دهد که تا پیش از دهه ۱۹۷۰ میلادی، هرچند وحدت اسلامی در پاکستان ایده‌آل نبود، اما اختلافات مذهبی به‌ندرت به خشونت سازمان‌یافته و کشتار فرقه‌ای منجر می‌شد. با این حال، از دهه هفتاد به بعد، فضای کشور به‌طور جدی تغییر کرد و خشونت فرقه‌ای به پدیده‌ای عادی بدل شد؛ تغییری که بدون توجه به نقش موانع سیاسی خارجی قابل توضیح نیست.

در این میان، ایالات متحده آمریکا به‌عنوان نخستین بازیگر خارجی مورد توجه قرار گرفت. حضور آمریکا از دهه ۱۹۵۰ و با پیمان‌های نظامی سیتو و سنتو در پاکستان آغاز شد؛ حضوری که نخبگان سیاسی این کشور آن را پرهزینه و خطرناک توصیف کرده‌اند.

ذوالفقار علی بوتو آمریکا را «فیل سفید» می‌نامید و ایوب خان کتابی انتقادی علیه این کشور نوشت. آمریکا در جریان اعتراضات علیه دولت بوتو از برخی گروه‌های مذهبی حمایت کرد و در به قدرت رسیدن ژنرال ضیاءالحق نقش داشت؛ موضوعی که بعدها شماری از رهبران مذهبی و سیاسی پاکستان نیز به آن اذعان کردند.

محور دیگر، رهبری پروژه «جهاد» توسط امریکا بود که با همکاری عربستان و پاکستان، جنگجویانی را از جهان عرب به افغانستان گسیل داشت. منابع مالی این پروژه از طریق پاکستان توزیع می‌شد و حتی برخی مراکز علمی آمریکا، مانند دانشگاه نبراسکا، در چاپ متون آموزشی مدارس دینی با محتوای ضدشوروی نقش داشتند. پیامد این سیاست‌ها پس از خروج شوروی، گسترش ناامنی، تضعیف وحدت اسلامی و آغاز موج جدیدی از خشونت فرقه‌ای در پاکستان بود.

در ادامه نشست، نقش عربستان سعودی به‌عنوان بازیگر مهم دیگر بررسی شد. پیروزی انقلاب اسلامی ایران، عربستان را به‌شدت نگران کرد و ریاض برای مهار نفوذ این انقلاب، به اختلاف‌افکنی فرقه‌ای روی آورد. روابط عمیق عربستان با نظامیان پاکستانی، دریافت هدیه‌های مالی کلان توسط مقامات این کشور و مداخلات ریاض در ساختارهای سیاسی و نظامی پاکستان، از شواهد این نفوذ عنوان شد. حمایت مالی عربستان از جریان‌های تندرو دیوبندی و اهل حدیث و سرمایه‌گذاری گسترده در مدارس دینی، نقش مهمی در نهادینه‌شدن فرقه‌گرایی ایفا کرد.

در این چارچوب، گروه «سپاه صحابه» به‌عنوان نماد خشونت فرقه‌ای معرفی شد؛ گروهی که با القاعده و طالبان ارتباط داشت و در پی معرفی پاکستان به‌عنوان «سرزمین سنی‌نشین» بود.

در نشست تصریح شد که عربستان سعودی به‌طور مستقیم و غیرمستقیم از سپاه صحابه حمایت مالی و می‌کرد و این کمک‌ها صرف خرید تسلیحات و گسترش توان نظامی این گروه می‌شد.

بنا بر شواهد تاریخی ارائه‌شده، سپاه صحابه با استفاده از این منابع مالی، به تجهیز نیروهای خود پرداخته و از سلاح‌های پیشرفته برای هدف قرار دادن شیعیان استفاده کرده است.

به‌عنوان نمونه، در سال ۱۹۹۲ میلادی، این گروه حتی از سلاح‌های سنگین و موشک‌انداز در برخی عملیات‌های خود بهره برد که نشان‌دهنده سطح بالای تسلیحاتی و حمایت خارجی آن است. ترور شخصیت‌ها، شهادت دیپلمات‌های ایرانی و قتل صادق گنجی، از پیامدهای مستقیم فعالیت‌های مسلحانه این جریان بود. این گروه بعدها با حمایت خارجی، به شبکه‌ای فراملی تبدیل شد و در بیش از ۱۷ کشور شعبه ایجاد کرد.

نشست همچنین به نقش سایر کشورها پرداخت. امارات متحده عربی، عراق و لیبی بنا بر برخی گزارش‌ها در تأمین مالی گروه‌های افراطی نقش داشته‌اند.

در این میان تصریح شد که در دوره حکومت صدام حسین، برخی گروه‌های مذهبی فعال در پاکستان از عراق کمک‌های مالی دریافت می‌کردند؛ کمک‌هایی که در چارچوب تقابل با انقلاب اسلامی ایران و تشدید اختلافات فرقه‌ای قابل تحلیل است.

افغانستان نیز به‌دلیل رفت‌وآمد آزاد گروه‌های تروریستی و شکل‌گیری تحریک طالبان پاکستان (TTP)، به یکی از اضلاع بحران بدل شده است. درباره هند نیز، نقش آن در تشدید برخی خشونت‌ها نیز مورد اشاره قرار گرفت.

در بخش جمع‌بندی تأکید شد که شواهد تاریخی مطرح‌شده به‌روشنی نشان می‌دهد سیاست‌های کشورهای خارجی موانع جدی و پایداری در مسیر تحقق وحدت اسلامی در پاکستان ایجاد کرده‌اند.

هرچند برخی از این کشورها در مقاطع کنونی مواضع و سیاست‌های خود را تغییر داده یا از شدت آن کاسته‌اند، اما پیامدها و موانعی که در بستر اجتماعی، سیاسی و امنیتی پاکستان ایجاد شده، همچنان استمرار دارد و آثار آن تا امروز قابل مشاهده است.

در بخش نقد نیز تصریح شد که برخلاف برخی ادعاها، ایران از هیچ گروه نظامی در پاکستان حمایت نکرده و حمایت‌هایش به حوزه‌های مالی، اخلاقی و فرهنگی از جامعه شیعه محدود بوده است، در حالی که عربستان به گروه‌های مورد حمایت خود سلاح و پشتیبانی سازمانی ارائه داده است.

رویکرد تقریب‌گرایانه علمای نزدیک به ایران نیز در برابر نگاه فرقه‌محور جریان‌های وابسته به عربستان قرار دارد.

سخنران در پایان بر ضرورت جلوگیری از دخالت کشورهای خارجی و تقویت همبستگی داخلی مسلمانان پاکستان به‌عنوان شرط اساسی بازسازی وحدت اسلامی و خروج از چرخه خشونت فرقه‌ای تأکید کرد.