حجتالاسلام والمسلمین دکتر عباسی با اشاره به نقش تاریخی و تمدنی حوزههای علمیه، ابراز داشت: ما امروز بیش از هر زمانی به بازخوانی مسیر طی شده توسط حوزههای علمیه نیازمندیم و باید بدانیم اکنون در چه جایگاه تاریخی قرار داشته و چه رسالت و مسئولیتی برای آینده داریم.
وی بررسی سیر تحولی بیش از ۱۳۰۰ ساله تاریخ پرتکاپوی حوزههای علمیه را نیازمند زمان فراوان دانست و اظهار داشت: در این زمینه باید دهها اثر نوشته شود اما با یک نگاه گذرا برای شناسایی جایگاه کنونی حوزههای علمیه در مسیر تاریخی عالم، به عمق و ریشه و اصالت حوزههای علمیه و میراث غنی آن پی میبریم.
رئیس جامعةالمصطفی العالمیه، حوزههای علمیه را استمرار حرکت فرهنگی و حلقات درس ائمه معصومین (علیهم السلام) خواند و خاطرنشان کرد: علیرغم کوتاهیهایی که تاریخنگاران در این زمینه داشتهاند، اما اهل انصاف اذعان دارند که حلقههای معرفت و دانش اهل بیت(علیهم السلام) به ویژه از روزگار امام باقر و صادق(علیهما السلام) حرکت تاریخی حوزههای علمیه را بنیان نهاد.
وی ادامه داد: این دو امام بزرگوار با وجود همه فشارها، در منزل، مسجد، مسیر رفت و آمد، سفر و… طالبان علم و مشتاقان معارف اصیل الهی را سیرآب نمودند و با تربیت شاگردانی از نقاط مختلف حجاز و عراق و شام تا قم و ری و خراسان، این معارف نورانی، در اقصی نقاط عالم انتشار یافت.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر عباسی با اشاره به جابجایی کانون حوزههای علمیه در طی تاریخ از بغداد و نجف و حله و جبل عامل تا اصفهان و تهران و خراسان،تصریح کرد:در نهایت حلقه آخر این زنجیره طلایی در شهر مقدس قم با احیای مجدد حوزهعلمیه توسط آيت الله العظمی حائری و پس از ایشان شخصیتهایی همچون آیت الله العظمی بروجردی رقم خورد.
وی انقلاب اسلامی را نقطه عطفی در تاریخ حوزهعلمیه خواند و یادآور شد: حوزههای علمیه همواره در یک مسیر ثابت و در عین حال پویا و مطابق با نیاز زمانه حرکت کرده است. دو حوزه مهم اخیر مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در نجف و قم در سدههای اخیر نیاز به تحلیل جامعی دارد. شکلگیری و ویژگی و تاثیرگذاری معرفتی و اجتماعی این حوزههای علمیه، بر اساس ظروف و شرایط خاص خود بوده است.
رئیس جامعةالمصطفی تشکیل حوزه نجف در سایه حاکمیت عثمانی و حوزه قم در پایان عصر قاجار را مقارن با تحولات بزرگی در عالم دانست و ابراز داشت: این عصر با حضور استعمار در منطقه غرب آسیا و ایجاد دولتی وابسته در ایران همزمان شد و برای نخستین بار حکومتی در ایران سرکار آمد که زمام امورش بدست دیگران بوده و تلاشش برای یک تحول فرهنگی مبتنی بر سیاستهای زمامداران اصلی صورت میگرفت.
وی با تاکید بر دو کارویژهی اساسی حوزههای علمیه، اظهار داشت:نخستین حرکت اساسی حوزههای علمیه در این سیر تاریخی، ارائه یک تصویر عقلانی و استدلالی از واقعیت نظام عالم است. در حالی که هنوز هم نظامات فکری در عالم، از تصویر کردن حقایق واقعی عالم و سنتها و قوانین حرکت هستی عاجز هستند،حوزههای علمیه ما توفیقات چشمگیری در ترسیم چنین نظام معرفتی داشتهاند و امروز ما از این پشتوانه فکری و معرفتی برخورداریم.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر عباسی ترسیم نظام اجتماعی بشر را دومین کار اساسی حوزه علمیه برشمرد و اذعان داشت: برای ارائه یک تمدن جدید به بشریت، لازم است نظامات زندگی شامل نظام فرهنگی، اقتصادی، حقوقی، قضایی و نظام جامع زندگی بشر به درستی ترسیم گردد. ما به لطف میراث بیش از ۱۳۰۰ ساله حوزه علمیه این سرمایه عظیم را در اختیار داریم. البته نقد کردن این سرمایه و آوردن آن به ساحت زندگی بشر، افق تازهای است که پیش روی حوزههای علمیه قرار دارد.
وی بهرهمندی از این دو سرمایه عظیم را موجب داعیه داری یک تمدن تازه برای بشریت دانست و گفت: این جایگاه را انقلاب اسلامی به روی حوزههایعلمیه گشود. تحولاتی که پس از انقلاب اسلامی در حوزههای علمیه رخ داد موجب ایجاد بسیاری از رشتههای تخصصی در میراث فقهی ما شد و فرصت ورود به حوزههای مختلف علوم انسانی با نگاه جدید را فراهم آورد.
رئیس جامعةالمصطفی هراس تمدن مادی از انقلاب اسلامی را به دلیل داعیه داری آن از تمدن جدید بشری دانست و تاکید کرد: تمدن مادی مسلط که نزدیک به چهارصد سال خود را پایان تاریخ میداند، باعث مشکلات فراوانی برای بشر بوده و نیاز به ظهور بدیلی از آن برای همه روشن است. تحقق این بدیل که وعده الهی نیز هست، رسالت حوزههای علمیه بوده و دشمنی روزافزون نظام مادی با این پایگاه نورانیت نیز به همین دلیل است.
Δ