به مناسبت سی و یکمین سال رخداد هشتم ثور، نشستی تحت عنوان «درنگی به رؤیای ناتمام یک ملت با توجه به وقایع ۷و ۸ ثور: اسلامگرایی، عدالتخواهی، و مردمگرایی» در سالن دفاعیه نمایندگی برگزار گردید.
کارشناسان نشست مصطفی احسانی، عبدالعلی حسنی و محمدعیسی هاشمی بودند.
حسنی در ابتدای این نشست به عواملی که باعث کودتای هفت ثور گردید اشاره نمود و اظهار داشت: افغانستان همانند دیگر کشورهای منطقه به دنبال موج دموکراسیخواهی در جهان و خاورمیانه نظام مشروطیت و سپس نظام جمهوریت روی کار آمد. نظام جمهوری نیز عنوان جمهوریت را داشت و در عمل همان سنت ستمشاهی بود؛ به همین دلیل نسل جوان و تحصیل کرده مجذوب ایده عدالتخواهی مارکسیسم گردید.
احسانی به کودتای کمونیستی هفتم ثور پرداخت و آن را برای فهم هشتم ثور و حوادث متعاقب آن کانونی و مهم ارزیابی کرد و ابراز داشت: رخداد هفتم ثور هم پیامدهای مثبت داخلی و خارجی و هم پیامدهای منفی و ویرانگر در سطح ملی و بینالمللی به دنبال داشت.
وی در ادامه به بیان تفصیلی این موضوعات پرداخت و اظهار داشت: بیداری اجتماعی مردم، تغییر ساختاری حاکمیت و دگرگونی در کانونهای تصمیمگیری، تصمیمسازی و توسعه مناسبات اقوام برخی از دستاوردهای مثبت واقعه هفتم ثور در سطح ملی بود.
احسانی به پیامدهای منفی کودتای هفت ثور اشاره کرد و گفت: آرمان برابری و برادری که شعار اصلی کودتاگران بود پیگیری نگردید و تقابل با ارزشهای دینی و اسلامی و بومی در دستور کار حکومت کمونیستی قرار گرفت که به دنبال خود جنگ و مقاومت را به دنبال داشت؛ جنگی که بر اثر آن بیش از یک میلیون انسان جان شان را از دست دادند و میلیونها انسان آواره گردید و زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی نابود گردید.
هاشمی به عوامل و پیامدهای جهاد و مبارزه مجاهدان مسلمان افغانستان علیه اشغالگران شوروی پرداخت و به ریشههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن اشاره نمود.
وی کودتای هفتم ثور و رخداد هشتم ثور را بهرغم تفاوت در اهداف، ماهیت و اصول دارای پیامدهای مشابه برای مردم افغانستان معرفی کرد و بیان داشت: کودتای هفتم ثور ملهم از مارکسیسم بود اما مبارزه و جهاد علیه اشغالگران روسی ملهم از ارزشهای اسلامی و دینی مردم افغانستان بود. بهلحاظ روش، کودتاچیان از ابزار خشونت نامشروع استفاده کردند، اما خیزش جهادی مردم علیه اشغالگران کاملا مشروع و از هر جهت بهحق بود.
Δ