برگزاری هفتمین نشست شب فلسفه، الهیات و عرفان در برلین

به همت جامعةالمصطفی هفتمین نشست شب فلسفه، الهیات و عرفان با موضوع «اراده و علم» در برلین برگزار شد.

در این رویداد آنلاین، سخنرانانی از کشور آلمان به گفتگو و بحث در مورد اراده و علم انسان، مشیت الهی و … پرداختند.

در این نشست پنج سخنران به زبان آلمانی ارائه کردند و پس از آن جلسه پرسش و پاسخ برگزار گردید.

این جلسه ناظر به چاپ شماره ششم مجله The Turn برگزار گردید و امید است تا مقالات ارائه شده در این نشست، در مجله نمایندگی چاپ شوند.

پس از خوش آمدگویی کوتاه و مقدمه ای درباره موضوع نشست توسط خانم کرمی، دکتر اشتفان تسیمرمان دستیار تحقیقاتی در دانشگاه مارتین لوتر هاله ویتنبرگ، اولین سخنرانی نشست را با عنوان “اراده و علم در فلسفه کانت ”  آغاز کرد.

سخنران ابتدا به طور خلاصه به بیوگرافی فیلسوف آلمانی امانوئل کانت اشاره کرد. دکتر تسیمرمان روشن کرد که کانت باعث تحوالت اساسی در فلسفه شد. سخنران با تعریف مفهوم اراده از نظر کانت آغاز کرد. کانت اراده انسان را به عنوان یکی از علیت های بی شماری که در جهان رخ می دهد، تعریف می کند. اراده انسان تنها علیتی نیست که در جهان وجود دارد، اما این علیت ویژگی های خاصی دارد. کانت به طور کلی علیت را رابطه ای درک می کند که دو ویژگی دارد.

این مطلب به ویژه در کتاب نقد عقل محض بحث شده است. بر این اساس، علیت، اوال، رابطه منطقی یک “دلیل” با “نتیجه” است، یعنی چیزی شرط چیز دیگری است. ثا نیا، علیت یک رابطه زمانی “جانشینی” است (۱۸۳ B KrV (. یعنی چیزی زودتر از چیز دیگری اتفاق می افتد. و هر دو با هم علیت را در رابطه بین “علت و معلول” ایجاد می کنند. در نتیجه علت، رویدادی است که زودتر از رویداد دیگری رخ می دهد و شرط وقوع رویداد دیگر )اثر( است. تحت مفهوم علیت، کانت اراده انسان را درک می کند که در کتاب نقد عقل عملی بحث شده است. در آنجا کانت می نو یسد: که اراده انسان “توانایی” است که “علت واقعی پنداشتن ایده های اشیاء از طریق مفاهیم آن می باشد “. این تصور، فعلی است که به موجب آن می تواند علت این واقعیت باشد ، که انچه متصور واقعی پنداشته می شود محقق (در واقعیت) دانسته می شود.

سپس سخنران به مفهوم کانت از علم پرداخت. از نظر کانت، دانش به حواس ما متصل است. این واقعیت که یک شیء باید در جای دیگری به عقل نظری داده شود، به این معنی است ک ه علم به شی با تفکر در ادراک فضایی- زمانی ممکن می شود. این می تواند بینایی یا شنوایی، بو کردن، لمس کردن یا مزه کردن باشد – برای کانت، دانش فقط از آنچه که می تواند به صورت حسی درک شود، به دست می آید . شیئی که ما در فضا و زمان می بینیم یا می شنویم، بو می کنیم، لمس م ی کنیم یا مزه می کنیم، تا آنجا که توسط تفکر برای آنچه که هست تعیین می شود، شناخته شده است.کانت مفهوم دانش را از مفاهیم معنا گرایانه از یک طرف و ایمان را از طرف دیگر متمایز می کند.

در این فضا سه حالت وجود دارد: آنچه باور دارم یا می دانم یا معتقدم که درست است. دانش، به گفته کانت، ادراکی است که “به طور عینی کافی” است. به طور عینی کافی بودن به این معنی است که فرد نه تنها دلیلی برای آنچه که معتقد است در مورد یک واقعیت درست است، دارد، بلکه دلیلش در خود آن واقعیت نهفته است. دانش جهان در حال حاضر در سه جنبه برای استفاده از یک اصل ضروری است. از یک طرف، فاعل شناسا باید به طور منطقی از زمینه هایی که در حال حاضر در آن قرار دارد، آگاه باشد. فاعل شناسا برای اینکه بتواند یک قاعده عملی را در مواجهه با یک وضعیت بیرونی ایجاد کند، باید جنبه های احساسی این وضعیت را بداند .

سخنران ارائه خود را با دو دیدگاه به پایان رساند که بر اساس آن اراده انسان مستقل از علم است، در واقع یکی به حوزه عقل نظری و دیگری به حوزه عقل عملی تعلق دارد و نزد کانت این دو قلمرو از هم مستقل هستند.

پس از سخنرانی دکتر تسیمرمان، دکتر دتلف تیل ارائه خود را آغاز کرد. دکتر تیل ابتدا بیوگرافی شوپنهاور و سپس شوپنهاور را به عنوان یک متفکر سیستماتیک مورد بحث قرار داد. شوپنهاور آخرین متفکر سیستماتیک است، که در نظر او «یک» اصل (اراده) وجود دارد که همه چیز از آ ن مشتق شده است. (خود شوپنهاور پیشنهاد کرده بود که آثارش دو بار خوانده شود.)

پس از آن، سخنران ایده های اساسی شوپنهاور را توضیح داد – متافیزیک اراده و معرفت شناسی. در اثر اول اصلی او یعنی کتاب جهان به مثابه اراده و تصور گفته میشود که جهان اراده و تصور است. برای شوپنهاور، اراده در درجه اول، وحشی، غیر قابل سرکوب و غیرمنطقی است. هیچ شیء به خودی خود وجود ندارد، حتی بدن یا مغز، بلکه همه چیز تصور (تخیل ظاهری) است. عقل فقط در انسان به عنوان محصول اراده غیر قابل سرکوب ظاهر می شود. زندگی رنج است و نیروی محرکه اساسی تمام اخلاق به نظر می رسد شفقت باشد .

سپس سخنران با جزئیات، فیلسوفان موثر بر اندیشه شوپنهاور، مانند افالطون، کانت و تاثیر اوپانیشادها را توصیف کرد. او توضیح داد، اراده معنای جدیدی در اندیشه شوپنهاور می گیرد. در عین حال، گسترش یافتن مفهوم اراده به تمام اعمال روانی اگاهانه و ناخوداگاه می تواند تعیین کننده اراده جهانی در شوپنهاور باشد. پس از این، سخنران به قدرت اراده جهان پرداخت. اراده به وسیله تالش هدایت می شود. در حقیقت مسیر جهان غیر منطقی و بی معنی است. علاوه بر این، سخنران ریشه چهارگانه قضیه عقل کافی را ارائه داد و در نهایت متافیزیک اراده و تاریخ عمل آن را توصیف کرد.

در ادامه پروفسور دکتر هانس زایتچک ارائه خود را با عنوان اراده معطوف به قدرت در نیچه، یک (درک) مفهوم متفاوت از اراده آغاز کرد. پروفسور زایتچک همچنین به طور خالصه بیوگرافی فردریش نیچه را مورد بحث قرار داد.

او سپس ویژگی های اصلی فلسفه نیچه را توصیف کرد. فلسفه نیچه علیه متافیزیک، عقلانیت اخلاقی کانت، فلسفه  سیستماتیک هگل، اید ئالیسم آلمانی و مذهب به معنای متعارف و کلیسایی است. در عوض، نیچه می خواست چیزی جدید ایجاد کند. سخنران سپس به نظریات نیچه درباره اراده معطوف به قدرت پرداخت. تا پایان دهه،۱۸۸۰ نیچه کار خود را با عنوان اراده معطوف به قدرت پیش می برد، اما چندی بعد او از این ایده خود رویگردان شد. بخش اعظم متون مرتبط با این ایده در کتاب غروب بت ها (۱۸۸۹) آمده است. همچنین برخی ایده ها و اصطلاحات او در ٬ضد مسیح٬ گنجانده شده است.

باوجود اینکه چنین کاری برنامه ریزی نشده بود، خواهر نیچه، الیزابت فورستر نیچه، این کتاب را در سال ۱۹۰۱ منتشر کرد و آن را ۱۰۰ صفحه به عنوان مجموعه ای در سال ۱۹۰۶ نشر داد. به گفته سخنران، همه اینها بر خلاف اراده نیچه انجام شد. پروفسور زایتچک سپس در مورد سوء تفاهمی درباره آثار باقی مانده پس از مرگ نیچه توضیح داد و سپس سخنران تفسیر مارتین هایدگر از اراده معطوف به قدرت نیچه را ارائه داد. اراده معطوف به قدرت، تبدیل شدن، زندگی کردن و بودن به معنای گسترده ترین معنا در زبان نیچه است. با ارزیابی مجدد تمام مقادیر، معکوس شدن تمام و کمال در متافیزیک اتفاق می افتد که نیچه این تغییر را غلبه بر متافیزیک می خواند.

در پایان جلسه پرسش و پاسخ برگزار گردید و پس از یک استراحت کوتاه، دکتر مهدی اصفهانی سخنرانی خود با عنوان ” علم الهی در اندیشه اسلامی” ارائه کرد .

پروفسور اصفهانی سخنرانی خود را با نقل قولی از قرآن آغاز کرد که بیان می کند خلق به هیچ مرتبه از علم او احاطه نتوانند کرد مگر به آنچه او خواهد، (سوره بقره آیه ۲۵۵). به عبارت دیگر، دانش خدا یک دانش بی نهایت و نامحدود است و بنابراین دانش انسان همیشه محدود است.

سپس سخنران به بحث در مورد ۱۴ معصوم در اندیشه شیعیان – پیامبر اسالم، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و ۱۲ امام(علیهم السلام) پرداخت و اشاره کرد که احادیث ایشان از معتبرترین منابع شیعی است.

سخنران به حدیثی از امام ششم، امام جعفر صادق(علیه السلام) اشاره کرد که بر اساس آن بین آنچه خدا می داند و آنچه خدا می خواهد تفاوت وجود دارد. خدا می داند که چه چیزهایی متناقض اند.

با اشاره به ارسطو، سخنران این سوال را مطرح کرد که آیا دانش خدا پس از خلقت تغییر کرده است و در نتیجه آیا بین دانش خدا قبل و بعد از خلقت خدا تفاوت وجود دارد. دکتر اصفهانی متعاقباً درک شیعیان را روشن کرد که خلقت از هیچ به وجود آ مد ه است. علم خدا قبل از آفرینش و بعد از آفرینش یکی است. آفرینش چیزی را در علم خدا تغییر نمی دهد، همچنان که علم الهی به چیزی بعد از وقوع آن با قبل از وقوع آن تفاوتی نمی کند.

پس از سخنرانی دکتر اصفهانی خانم کاتلین گوبل با عنوان اراده انسانی، مسئله اختیار و مشیت الهی در منظر اسلام ارائه خود را آغاز کرد.

سخنران روشن کرد که مسئله جبر و اختیار و انتخاب بین تعیین سرنوشت و مشیت الهی یک موضوع بحث برانگیز است و نظریه ها و ایده های متعددی درباره آن وجود دارد. او توضیح داد قصد معرفی ایده جدیدی ندارد بلکه می خواهد زمینه را برای گفت و گو و بحث منعطف فراهم کند . به گفته سخنران، تفاوت جدی بین مشیت الهی و خودمختاری انسان وجود دارد. مشیت الهی نامحدود است و به خدا اختصاص داده شده است، در حالی که خودمختاری محدود است و به انسان اعطا می شود.

سخنران اشاره کرد فرار از مرگ برای انسان بی معنی است، اما مسئله این نیست که چگونه از مرگ فرار کنیم، بلکه استفاده از زمان داده شده در اینجا به نفع انسان مهم است و این دقیقا همان چیزی است که نیاز به یک تصمیم اساسی و خود تعیین شده دارد.

سخنران سپس اصل ان شاء الله٬ را توضیح داد: علم به مشروط بودن اراده انسان و به رسمیت شناختن وابستگی آن به اراده خدا. به عنوان مثال، وقتی از یک پروژه یا کاری در آینده صحبت می شود، این عبارت به کار برده می شود. (اگر خدا بخواهد، چنین خواهد بود) پس از آن، سخنران به معنای سرنوشت و مسئولیت شخصی پرداخت و درباره مفهوم قسمت توضیح داد. اسلام می آموزد که خدا از آفرینش غایتی داشته و او جهان را بی معنی و بی هدف ایجاد نکرده است: او خود با مخلوقات خود هرجا همراه است و سرنوشت آنها را تعیین می کند. او حمایت خود را در جزئیات زندگی انسان نشان می دهد: … و خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است. (سوره ۶۳ آیه ۱۱) سخنران توضیح داد مشیت الهی مقدر می کند که مردم در شرایط مختلف مورد آزمایش قرار گیرند. زیرا دنیا محل آزادی مشروط است. بنابراین بی فایده است که مردم بگویند چرا – چرا خدا این یا آن را اجازه می دهد؟ با این حال، به هیچ وجه مشیت الهی به معنای لغو مسئولیت شخصی انسان نیست، اما گاهی این به سرسپردگی در برابر قسمت تفسیر می شود، که منجر به نگرش منفعلانه در مواجهه با حوادث روزمره می شود.

شایان ذکر است پس از پرسش و پاسخ، این رویداد در ساعت ۲۱:۱۵ به پایان رسید.