اولین جلسه از سلسله جلسات درس اخلاق در محضر استاد فخار به همت نمایندگی جامعةالمصطفی در اصفهان برگزار شد. این سلسله جلسات با موضوع روایت شریف المومن مرآت المومن تشکیل شد که استاد فخار در اولین جلسه ابتدا به تحلیل صرفی و ترکیب این روایت شریف پرداخت و وجوه مختلف آن را مورد بحث و […]
اولین جلسه از سلسله جلسات درس اخلاق در محضر استاد فخار به همت نمایندگی جامعةالمصطفی در اصفهان برگزار شد.
این سلسله جلسات با موضوع روایت شریف المومن مرآت المومن تشکیل شد که استاد فخار در اولین جلسه ابتدا به تحلیل صرفی و ترکیب این روایت شریف پرداخت و وجوه مختلف آن را مورد بحث و بررسی قرار داد.
در ادامه وی با استفاده از قواعد و همچنین شواهد و قرائن موجود این روایت را به سه روش معنا نمود و اظهار داشت: معنای اول همان معنایی است که همه آن را متوجه شده و بیان می کنند که مومنین آیینه حسن ها و عیبهای یکدیگرند که این معنا خیلی مورد بحث و بررسی واقع شده است، اما از آنجا که کلام اهل بیت علیهم السلام همانند قرآن کریم دارای معانی مختلفی است میتوان برای این روایت شریف معانی دیگری هم متصور بود.
استاد فخار اظهار داشت: معنای دوم را برخی از مفسرین اهل تحقیق مثل بیضاوی ذیل آیه شریفه الذین یومنون بالغیب آوردهاند که ماحصل کلامشان این است که مومن یعنی آمنت نفسی یعنی جعلتها آمناً و یعنی اینکه نفس خود را در آرامش قرار داده به خاطره اذان و اعتراف به انه لا اله الا الله یعنی آمنت نفسی بالله و رسوله و خلیفته پس پس بر این طبق این معنا مومن یعنی من جعل نفسه آمنا بالله و رسوله و بخلیفته سیدنا و مولانا امیرالمومنین علی بن ابیطالب
وی در ادامه به معنای سوم از این روایت شریف اشاره نموده و بیان داشت: یکی از صفات خداوند متعال در قرآن کریم مومن است در آنجا که می فرماید و سلام المومن المهیمن المتکبر حالا این مومن موجود در این آیه به چه معناست؟ معنای این مومن این است که خداوند کسی است که أمن عباده، یعنی جعل امن و امنیت می کند برای بندگانش و این به این معناست که هرگاه بنده ای از بنده های خدا مضطرب باشد، توجه به خدا باعث آرامش و ایجاد امان در دل او می شود. یعنی اگر نگرانم از اینکه گناه کرده ام میفرماید هو الغفار یا نگرانم به خاطر رزق و روزی ام می فرماید هو الرزاق یا نگرانم به خاطر گرفتاری هایی که برایم پیش آمده می فرماید نعم المولا و نعم النصیر…
سپس استاد درس اخلاق به شرح و تفسیر واژه مرآت پرداخت و بیان داشت: مرآت یعنی آن چیزی که نمایانگر صور اشیا است مثل راننده ای که می خواهد در آینه آن چیزی را که با چشم می تواند ببیند ببیند که مثلاً آیا شی دیگری در کنار یا پشت ماشین هست یا نه؟ معلول آینه علتش است مثلاً شاگرد آینه استادش است کسی که چند سال پیش استادی درس خوانده تمام صفات و علم استاد را نشان می دهد . هر کجا برود آینه استادش است.
وی افزود: صورت ظاهری شما و من آیینه سلامت یا خدای ناکرده بیماری جسم ماست برای طبیب، همچنین برای اهل معنا همانطور که صفات جسمی درونی روی زبان، روی چشم ،روی رنگ صورت و… پیداست این طبیب حاذق و ماهر که نگاه به چهره من بکند مریضی را از چهره من متوجه می شود. این را بدانید طبیب روحانی هم به مجردی که نگاه به من بکند می فهمد که امروز غیبت کردم یا بر محمد و آل محمد صلوات فرستادم.
Δ