این رساله که نگاشته جناب آقای احمد آل کثیر دانشجوی دکترای رشته اندیشه معاصر مسلمین مجتمع آموزش عالی زبان، ادبیات و فرهنگ شناسی می باشد، با راهنمایی حجت الاسلام عصری البانی ، مشاوره حجت الاسلام دکتر عبیری و دکتر قربانپور دلاور به زبان عربی برگزار شد که در نهایت وی موفق به کسب امتیاز عالی شد.
در این نوشتار نویسنده بیان می کند که یکی از سخت ترین و ظریف ترین کارها برای انسان نوشتن درباره گروهی و نسبت دادن عقیده خاصی به آنها است. بنابراین هر انسان منصفی که بخواهد در مورد فرقه ای بنویسد، باید تمام تلاش خود را بکار گيرد تا آن فرقه را بخوبی بشناسد و این امر میسر نمیشود مگر با آشنایی کامل با رهبران آن فرقه، شخصیت ها و کتب آنها.
علوییت فرقه و عقیده ای است که در برخی کشورها (سوریه و ترکیه برخی کشورهای منطقه) گسترش یافته است و علویون از ساکنان قدیمی آن کشورها به شمار می روند و تا به امروز درصد بالایی از جمعیت آن کشورها را تشکیل می دهند و احکام و آداب و رسوم خاص به خود دارند که به آن پایبند هستند. در بیان آداب و رسوم آنان بین محققین اختلاف است آنچه معروف است مسلمان هستند. اما اینکه شیعه امامیه یا فرقهای مستقل از شیعه، یا سنی هستند اختلاف است. دلیل اصلی این اختلاف سکوت علویان است از اظهار عقاید خود و اين سكوت دو دليل عمده دارد كه يكي ظلم و ستم حكومتها بر ضد آنها و ديگري اعتقاد و تعهد آنها به تقیه و باطن گرایی و همين امر موجب سردرگمي بسياري از محققین شده است.
در این رساله با بررسی آثار و کتاب ایشان به دنبال انتقال تصویر واقعی آنها هستیم.
به همین جهت رساله را با رویکرد توصیفی و تحلیلی به یک مقدمه و پنج فصل تقسیم کرده ایم، در فصل اول کلیات و مفاهیم را برشمرده ایم، سپس در فصل دوم آداب و رسوم و مراکز آنها را برشمرده ایم و در فصل سوم، مبانی هستی شناختی آنها را ارائه کرده ایم. سپس در فصل چهارم مبانی معرفتی را وارد کردیم، و در پایان، در فصل پنجم مبانی معنا شناسی را بیان می کنیم.
ماحصل تحقیقات ما آن است که آنان توحید را پذیرفته اند و خداوند را با بسیاری از صفات جمال خطاب می کنند، همان گونه که او را از صفات جلالیه منزّه می دانند. از جنبه نبوت نیز به نبوت انبیا اذعان دارند و در کتب خود به نبوت پیامبر اسلام (ص) نیز اذعان دارند، امامت امامان دوازده گانه اهل بیت (ع) را اعلام میکنند و به ویژه امام علی بن ابیطالب علیه السلام را محترم میشمارند تا جایی که این توهّم را به وجود میآورد که او را خدا می دانند یا خدا را در او تجسم می دهند، اما خلاف آن را اعلام می کنند. ولی طبق آنچه در کتب ایشان یافتیم ایشان اعتقادی به الوهیت علی بن ابیطالب علیه السلام ندارند.
مبانی شناختی آنها حواس، قلب و عقل است همان گونه که امامیه این روش ها را می پذیرد، در مبانی دین توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد را آن گونه که خود اعلام می کنند، اثبات می کنند. به فروع ده گانه دین نیز پایبندند، و همچون امامیه به برخی امور غیر محسوس، مانند امکان علم، حقیقت اسلام و ایمان، حقیقت عبادت، حقیقت توحید، نبوت، امامت، عدل و ظلم و حقيقت ملائكه و معاد اقرار دارند. ولي به تعريف برخي نميپردازند. آنچه از طریق کتب آنها ثابت شده این است که آنها در این مطالب با بقیه مسلمانان تفاوتی ندارند هرچند برخی محققين شبهاتی را متوجه آنها می کنند که هیچ واقعیتی پشت بسیاری از آنها نیست، از جمله اعتقاد به تناسخ، نوشیدن مشروبات الکلی، تصوّف، غلوّ و غیره. ما ثابت کردیم که بسیاری از این اتهامات با توجه به آنچه در کتب آنها یافتیم واقعیت ندارد. ضمن اینکه اعترافات متعددی از برخی اشخاص علوی مسلک بدست آوردیم که اسلام وتشیع اثناعشری آنها را ثابت می کند هرچند که در بیان برخی مسائل روش خاصی دارند که البته آنها را از اسلام و تشیع خارج نمی کند.
Δ